kurdland
روستاى سولاکان دردامنه كوه 2835متري عبدالرزاق باآب وهوايي كوهستاني وطبيعتي زيبا ومردماني ازتبارفرهنگ وادب واكثراتحصيل كرده باحدود120نفردارندگان تحصيلات عالي وحدود13وبلاگ نويس ويك وبسايت رسمي يكي ازنادرترين روستاهاي ادبي وفرهنگي ايران وكردستان ميباشدوحدودات روستاازگنجيه زيويه تانزديكيهاي غاركرفتوكه هردوضلع اين روستاوغارهاي زيرزمينان درامتداداين اضلاع وآثارباقيمانده ازقلعه هاي باستاني ازوجودتمدني عظيم حکايت دارد

عشق بی سامان

چنین با مهربانی خواندنت چیست ؟
بدین نامهربانی راندنت چیست ؟
بپرس از این دل دیوانه من
که ای بیچاره ماندنت چیست ؟



           
17 آذر 1391برچسب:, :: 4:59
raza rashid"رضاسيدرشيد"

امام علی علیه السّلام فرمودند:

آن که جان را با طمع ورزی بپوشاند ، خود را پست کرده و آن که راز سختی های خود را آشکار سازد خود را خوار کرده و آن که زبان را بر خود حاکم کند خود را بی ارزش کرده است.

 

آن که جان در طمع مال بدارد خوار است      و آن که راز سختی اش آشکار است

وآن که خود را بکند بنده این سرخ زبان        ارزشش کو ، که به از او خار است

FMIPARSI@yahoo.com



           
17 آذر 1391برچسب:, :: 4:59
raza rashid"رضاسيدرشيد"

***کــــــــــــــــــــــــــوچ***

 

بشر دوباره به جنگل پناه خواهد برد
به کوه خواهد زد
به غار خواهد رفت

 

 

تو کودکانت را بر سینه می فشاری گرم
و همسرت را چون کولیان خانه به دوش
میان آتش و خون می کشانی از دنبال
و پیش پای تو از انفجارهای مهیب
دهان دوزخ وحشت گشوده خواهد شد

 

 

و شهر ها همه در دود و شعله خواهد سوخت
و آشیان ها بر روی خاک خواهد ریخت
و آرزوها در زیر خاک خواهد مرد

 

 

خیال نیست عزیزم
صدای تیر بلند است و ناله های پیگیر
و برق اسلحه خورشید را خجل کرده ست

 

چگونه این همه بیداد را نمی بینی
چگونه این همه فریاد را نمی شنوی
صدای ضجه خونین کودک عدنی است
و بانگ مرتعش مادر ویتنامی
که در عزای عزیزان خویش می گریند

 

و چند روز دگر نیز نوبت من و توست
که یا به ماتم فرزند خویش بنشینیم
و یا به کشتن فرزند خلق برخیزیم
و یا به کوه به جنگل به غار بگریزیم

 

پدر چگونه به نزد طبیب خواهی رفت
که دیدگان تو تاریک و راه باریک است
تو یک قدم نتوانی به اختیار گذاشت
تو یک وجب نتوانی به اختیار گذشت
که سیل آهن در راه ها خروشان است

 

تو ای نخفته شب و روزی روی شانه اسب
به روزگار جوانی به کوه و دره و دشت
تو ای بریده ره از لای خار و خارا سنگ

 
کنون کنار خیابان در انتظار بسوز
درون آتش بغضی که در گلو داری
کزین طرف نتوانی به آن طرف رفتن
حریم موی سپید ترا که دارد پاس
کسی که دست ترا یک قدم بگیرد نیست

 

و من که می دوم اندر پی تو خوشحالم
که دیدگان تو در شهر بی ترّحم ما
به روی مردم نامهربان نمی افتد

 

پدر به خانه بیا با ملال خویش بساز
اگر که چشم تو بر روی زندگی بسته است
چه غم که گوش تو و پیچ رادیو باز است
هزار و ششصد و هفتاد و یک نفر امروز
به زیر آتش خمپاره ها هلاک شدند
و چند دهکده دوست را هواپیما
 به جای خانه دشمن گلوله باران کرد

 

گلوی خشک مرا بغض می فشارد تنگ
و کودکان مرا لقمه در گلو مانده ست
که چشم آنها با اشکِ مرد ، بیگانه است

 

چه جای گریه که کشتار بی دریغ حریف
برای خاطر صلح است و حفظ آزادی

***و هر گلوله که بر سینه ای شرار افشاند ***
***غنیمتی است که دنیا بهشت خواهد شد***

پدر غم تو مرا رنج میدهد اما
غم بزرگتری می کند هلاک مرا

 

بیا به خاک بلا دیده ای بیندیشیم
 که ناله می چکد از برق تازیانه در او
به خانه های خراب
به کومه های خموش
به دشتهای به آتش کشیده متروک
که سوخت یکجا برگ و گل و جوانه در او
به خاک مزرعه هایی که جای گندم زرد
لهیب شعله سرخ
به چار سوی افق میکشد زبانه در او
به چشم های گرسنه
 به دست های دراز
به نعش دهقان میان شالیزار
 به زندگی که فرو مرده جاودانه در او

 

بیا به حال بشر ، های های گریه کنیم
که با برادر خود هم نمی تواند زیست
چنین خجسته وجودی کجا تواند ماند
چنین گسسته عنانی کجا تواند رفت

صدای غرش تیری دهد جواب مرا
به کوه خواهد زد
به غار خواهد رفت
***بشر دوباره به جنگل پناه خواهد برد***

FMIparsi@yahoo.com



           
17 آذر 1391برچسب:, :: 4:59
raza rashid"رضاسيدرشيد"


 



           
17 آذر 1391برچسب:, :: 2:4
raza rashid"رضاسيدرشيد"

در آغوشم بگیر این بار بی پروا تر از قبل

نگهدارم میان مرز دستانت

لبانم را ببوس و مست مستم کن

و نگذار از لبانم عشق بگریزد

تنم را داغ و سوزان کن تو با حرم نفس هایت

و کاری کن که آرامش بگیرد جان بی تابم

در آغوشم بگیر این بار بی پروا تر از قبل

و بگو که مال من هستی

و بگذار از وجودت کام جویم ٫ جان بگیرم

کنارم باش تا فردا و فرداها

مرا از کل این دنیا

فقط چشمان تو کافی است

مرا از کل این دنیا

نگاه عاشقت کافی است


           
17 آذر 1391برچسب:, :: 2:4
raza rashid"رضاسيدرشيد"
هنوز هستند پسرانی که بوی مردانگی می دهند
در دستانشان عزت یک مرد ، یک مرد واقعی لمس می شود
اهل ناموس بازی نیستند !
می شود روی حرف و قول هایشان حساب کرد ...
هنوز هم هستند دخترانی كه تنشان بوی محبت خالص می دهد
بكرند
نابند
لمس نشده اند
آری ، هنوز هم هستند ! نادرند ! كمیاب اند ! پاك اند !
هنوز آدم هایی از جنس فرشته پیدا می شود ، هستند !
نادرند ! كمیاب اند !
اما هستند ...

هنوز هستند پسرانی که بوی مردانگی می دهند
در دستانشان عزت یک مرد ، یک مرد واقعی لمس می شود
اهل ناموس بازی نیستند !
می شود روی حرف و قول هایشان حساب کرد ...
هنوز هم هستند دخترانی كه تنشان بوی محبت خالص می دهد
بكرند
نابند
لمس نشده اند
آری ، هنوز هم هستند ! نادرند ! كمیاب اند ! پاك اند !
هنوز آدم هایی از جنس فرشته پیدا می شود ، هستند !
نادرند ! كمیاب اند !
اما هستند ...

*saman*


           
17 آذر 1391برچسب:, :: 2:4
raza rashid"رضاسيدرشيد"
مژده بده! مژده بده! یار پسندید مرا
سایه ی او گشتم و او برد به خورشید مرا

جان بلا دیده منم، گریه ی خندیده منم
یار پسندیده منم، یار پسندید مرا

کعبه منم، قبله منم، سوی من آرید نماز
کان صنم قبله نما خم شد و بوسید مرا

پرتو دیدار خوشش تافته در دیده ی من
آینه در آینه شد دیدمش و دید مرا

آینه خورشید شود پیش رخ روشن او
تا به نظر خواه و ببین ک آینه تابید مرا

گوهر گم بوده نگر تافته بر فرق فلک
گوهری خوب نظر آمد و سنجید مرا

نور چو فواره زند بوسه بر این باره زند
رشک سلیمان نگر و هیبت جمشید مرا

چون سر زلفش نکشم سر ز هوای رخ او
باش که صد صبح دمد زین شب امید مرا

پرتو بی کیف منم جان رها کرده تنم
تا نشوم سایه ی خود باز نبینید مرا


           
17 آذر 1391برچسب:, :: 2:4
raza rashid"رضاسيدرشيد"

ناله ی برگهای پاییزی در زیر پای من



جیغ باد پاییزی نوازش من



گریه ی آسمان پاییزی همدم من



من پاییزی تو پاییزی او پاییزی



زیر درختان زرد پاییزی با تو پاییزی



با توام ای زیبای پاییزی



چه کنم بی تو در این روزهای پاییزی



تو در آسمان بهاری و من در این زمین پاییزی



بی تو من پاییز پاییزم



کاش شعر پاییزی مرا می شنیدی



کاش روی زرد پاییزی ام را میدیدی



و کاش دستان سرد پاییزی ام را می گرفتی



ای پاییز دوست داشتنی من



بی تو هیچم بی تو پاییزم
Photo: ‎ناله ی برگهای پاییزی در زیر پای من

 

 جیغ باد پاییزی نوازش من 

 

گریه ی آسمان پاییزی همدم من

 

من پاییزی تو پاییزی او پاییزی

 

زیر درختان زرد پاییزی با تو پاییزی

 

با توام ای زیبای پاییزی

 

چه کنم بی تو در این روزهای پاییزی

 

تو در آسمان بهاری و من در این زمین پاییزی

 

بی تو من پاییز پاییزم

 

کاش شعر پاییزی مرا می شنیدی

 

کاش روی زرد پاییزی ام را میدیدی

 

و کاش دستان سرد پاییزی ام را می گرفتی

 

ای پاییز دوست داشتنی من

 

بی تو هیچم بی تو پاییزم‎



           
17 آذر 1391برچسب:, :: 2:4
raza rashid"رضاسيدرشيد"
برات پيش اومده وقتي پاي تلفن بايد خداحافظي کنيد
اما هنوز دلتون ميخواد صداشو بشنويد
يهو ميگيد راستي؟!
...
ميگه : جانم...؟!
آروم ميگي : دوســـتـــت دارم
اونم میگه منم دوست دارم عشقم

آخ .... که اين چند ثانيه آخر چقدر مي چســـــبـــه

برات پيش اومده وقتي پاي تلفن بايد خداحافظي کنيد
اما هنوز دلتون ميخواد صداشو بشنويد
يهو ميگيد راستي؟!
...
ميگه : جانم...؟!
آروم ميگي : دوســـتـــت دارم
اونم میگه منم دوست دارم عشقم

آخ .... که اين چند ثانيه آخر چقدر مي چســـــبـــه

________________________________________________
 *** mo0orche ***


           
17 آذر 1391برچسب:, :: 2:4
raza rashid"رضاسيدرشيد"
می دانم !!!
می دانم روزی فرا خواهد رسید
که با
بوسه تو
بیدار می شوم ...
این روز هرزمان که می خواهد باشد ...
فقط باشد !!!
می دانم !!!
می دانم روزی فرا خواهد رسید
که با
بوسه تو
بیدار می شوم ...
این روز هرزمان که می خواهد باشد ...
فقط باشد !!!
_____________________________________________

*** mo0orche ***


           
17 آذر 1391برچسب:, :: 2:4
raza rashid"رضاسيدرشيد"
تو را دوست دارم مثل لحظه های کودکــــــــی ام
مثل رویاهای شیرین نوجوانـــــــــــــی ام
تو را دوست دارم چون تویی نه کسی دیگر
تو رابه خاطر خودت دوست دارم
بگذار همه چشم ها مرا بدرند.
بگذار همه ی زبان ها مرا دشنام دهند
وهمه ی مردم این سرزمین مرا ســــرزنش کنند.
من،تورا دوست دارم.

تو را دوست دارم مثل لحظه های کودکــــــــی ام
مثل رویاهای شیرین نوجوانـــــــــــــی ام
تو را دوست دارم چون تویی نه کسی دیگر
تو رابه خاطر خودت دوست دارم
بگذار همه چشم ها مرا بدرند.
بگذار همه ی زبان ها مرا دشنام دهند
وهمه ی مردم این سرزمین مرا ســــرزنش کنند.
من،تورا دوست دارم.

*saman*


           
17 آذر 1391برچسب:, :: 2:4
raza rashid"رضاسيدرشيد"
من غلام قمرم غیر قمر هیچ مگو

پیش من جز سخن شمع و شکر هیچ مگو

سخن رنج مگو جز سخن گنج مگو

ور از این بی‌خبری رنج مبر هیچ مگو

دوش دیوانه شدم عشق مرا دید و بگفت

آمدم نعره مزن جامه مدر هیچ مگو

گفتم ای عشق من از چیز دگر می‌ترسم

گفت آن چیز دگر نیست دگر هیچ مگو

من به گوش تو سخن‌های نهان خواهم گفت

سر بجنبان که بلی جز که به سر هیچ مگو

قمری جان صفتی در ره دل پیدا شد

در ره دل چه لطیف است سفر هیچ مگو

گفتم ای دل چه مه‌ست این دل اشارت می‌کرد

که نه اندازه توست این بگذر هیچ مگو

گفتم این روی فرشته‌ست عجب یا بشر است

گفت این غیر فرشته‌ست و بشر هیچ مگو

گفتم این چیست بگو زیر و زبر خواهم شد

گفت می‌باش چنین زیر و زبر هیچ مگو

ای نشسته تو در این خانه پرنقش و خیال

خیز از این خانه برو رخت ببر هیچ مگو

گفتم ای دل پدری کن نه که این وصف خداست

گفت این هست ولی جان پدر هیچ مگو
من غلام قمرم غیر قمر هیچ مگو 

پیش من جز سخن شمع و شکر هیچ مگو

سخن رنج مگو جز سخن گنج مگو 

ور از این بی‌خبری رنج مبر هیچ مگو

دوش دیوانه شدم عشق مرا دید و بگفت 	

آمدم نعره مزن جامه مدر هیچ مگو

گفتم ای عشق من از چیز دگر می‌ترسم

گفت آن چیز دگر نیست دگر هیچ مگو

من به گوش تو سخن‌های نهان خواهم گفت 

سر بجنبان که بلی جز که به سر هیچ مگو

قمری جان صفتی در ره دل پیدا شد 

در ره دل چه لطیف است سفر هیچ مگو

گفتم ای دل چه مه‌ست این دل اشارت می‌کرد 	

که نه اندازه توست این بگذر هیچ مگو

گفتم این روی فرشته‌ست عجب یا بشر است 

گفت این غیر فرشته‌ست و بشر هیچ مگو

گفتم این چیست بگو زیر و زبر خواهم شد 

گفت می‌باش چنین زیر و زبر هیچ مگو

ای نشسته تو در این خانه پرنقش و خیال 

خیز از این خانه برو رخت ببر هیچ مگو

گفتم ای دل پدری کن نه که این وصف خداست 

گفت این هست ولی جان پدر هیچ مگو


           
17 آذر 1391برچسب:, :: 2:4
raza rashid"رضاسيدرشيد"

حالا که دیگر دستم به آغوشت نمیرسد و بوسیدنت موکول شده

به تمامی روزهای نیامده.. حالا که هر چه دریا و اقیانوس را

از نقشه جهان پاک کردی مبادا غرق شوم در رویایت

باید اسمم را در کتاب گینس ثبت کنم

تا همه بدانند

- یک نفر

با سنگین ترین بار دلتنگی

روی شانه هایش -

تو را دوست میداشت

Photo: ‎حالا که دیگر دستم به آغوشت نمیرسد و بوسیدنت موکول شده

به تمامی روزهای نیامده.. حالا که هر چه دریا و اقیانوس را

از نقشه جهان پاک کردی مبادا غرق شوم در رویایت

باید اسمم را در کتاب گینس ثبت کنم

تا همه بدانند

- یک نفر

با سنگین ترین بار دلتنگی

روی شانه هایش -

تو را دوست میداشت

*saman*‎



           
17 آذر 1391برچسب:, :: 2:4
raza rashid"رضاسيدرشيد"
از همه ی عزیزانی که لطف داشتند و مطالب نچندان جذاب و کامل اینجانب را خوانده اند کمال تقدیر و تشکر دارم.به چند جهت مطالب وبلاکم را ناقص میدانم.۱-مطالب اصلی و کاملتر بنده در معرفی شهرستان گیلانغرب و ایل بزرگ کلهر در هفته نامه های کلهر - غرب و صدای آزادی که در گسترده ی ۵ استان غرب میباشند تا به حالا به چاپ رسیده است و با توکل به خدا در شماره های بعدی نیز چاپ میکنم.۲- با توجه به اینکه قصد چاپ کتابی در خصوص سیر تحولات و زندگانی سیاسی-اجتماعی مردمان ایل سلحشور و شجاع کلهر را دارم از افشای مطالب اصلی و جامع کتاب برای حفظ امانت معذورم.اما با استعانت از خداوند متعال و یاری و همکاری دوستاداران فرهنگ و تمدن کلهر و نیز بزرگان و سران طوایف مختلف نظیر جناب شیرزادخان شیرزادی-حشمت خان حشمتی-احمدخان یزدانپناه- قبادخان قبادیان و سایر بزرگان و نیز رهنمود ها و مشاوره های اساتید عزیزم و صاحبان قلم در این زمینه نظیر استاد اردشیر کشاورز در هفته های آینده مطالب کاملتری در وبلاکم به چاپ میرسانم و آنها را نیز به صورت مقاله در هفته نامه ها و مطبوعات نیز به چاپ میرسانم تا زمینه های چاپ کتابم فراهم شود.

 

                                                     با تشکر-ارادتمند شما علی عبدالمحمدی



           
12 آذر 1391برچسب:, :: 22:59
raza rashid"رضاسيدرشيد"
 

شهید صفر خوشروان از شهدای نامی در جبهه های حق علیه باطل گیلانغرب میباشد که در سال 1334در شهرستان گیلانغرب دیده به جهان گشودند و از همان دوران کودکی نشان داد که انسانی خلاق و با تفکر است .در دوران تحصیل از بهترین دانش آموزان بوده وهمیشه شاگرد اول مدرسه بوده است.او در دوران مدرسه خود را به عنوان دانش آموزی خلاق ومبتکر ثابت کرده بود .در سال سوم راهنمایی بوده است که با توجه به علاقه اش به کارهای فنی یک ماشین دروگر می سازد و این ماشین مانند کمپاین  حرکت می کند و درو میکند ،این جریان نبوغ ذاتی و استعداد صفر را نمایان می کند.ایشان در دوران دبیرستان نیز یک بار با کمترین وسایل اقدام به ساخت هلی کوپتر (هواپیما)کوچکی میکند که به هوا می رود و پرواز میکند.

شیرمحمد گودرزی از معلمان شهید صفر می گوید:هوش صفر منحصر به فرد بود و او همیشه در نمراتش خیلی با بقیه اختلاف می انداخت و از آنها بسیار زرنگ تر بود.

صفر خوشروان در آغاز جنگ بنا به عرقش به وطن وارد جبهه شد و با توجه به تیزی و قدرت خارق العاده وی در هنگام درگیری ها عملیات های مهمی با فرماندهی ایشان اجرا می گشت .او سربازی بود که فقط عشق به انقلاب و امام به میدان روانه اش کرده بود و از هر لحاظی ثابت کرده بود که حاضر است جانش را در راه حفظ ناموس و شرافت وطنش هدیه کند .

احمد شیرزادی در کتاب اوج عشق می گوید:((در تابستان1360به مدت 5ماه صفر از گردان دور بود و فقط خودش و مسئولین سپاه خبر داشتند که در این مدت کجاه رفته و چه کار میکند اما  بعدها فهمیدم که شهید خوشروان در این مدت مخفیانه به قلب دشمن رفته گاهی تا 30کیلومتری استحکامات دشمن نفوذ می کند.او با سرسختی و مقاومت زیاد گاهی 5تا10روز در شیارها ودره ها و سنگها می ماند واز دشمن اطلاعات می گیرد و با دوربین عکاسی خود از تجهیزات دشمن عکس می گیرد تا اینکه سرانجام بعد از مدت 3ماه مقدمات عملیات مطلع الفجر را فراهم می کند.))

ایشان سرانجام در تاریخ 31خرداد1361ودر ساعت۳۵/۱۳دقیقه ظهر و در حال خنثی کردن مین و بر اثر انفجار یک مین لبیک می گوید و به سوی معبودش پر می کشد.

روحش شاد ویادش گرامی...



           
12 آذر 1391برچسب:, :: 22:59
raza rashid"رضاسيدرشيد"
شهرستان گیلانغرب از جمله شهرهایی بوده است  که در دوران جنگ تحمیلی مورد تهاجم و بی رحمی های سربازان بعثی عراق قرار گرفته است  و در طول ۸سال دفاع مقدس شاهد شهادت و جانباز شدن بسیاری از جوانان رشید این دیار بوده است.حقیقتا در طول جنگ ایران و عراق پینه های جبران ناپذیری بر پیکره ی شهر وارد گشته  که تا ابد این پینه ها ترمیم نمی شوند و آثار آن همچنان بر پیکره شهر نمایان است. شاید بعد از جنگ تحمیلی خسارات مالی تا حدی جبران گشته اند و ویرانی ها درست شده باشند اما هیچ وقت قلب مادر داغ دیده ای که هنوز پیکر پرپرشده ی پسر ۱۹ساله اش را به تصور می آورد، ترمیم نمی شود و تمام دنیا برای او پسرش نمی شود.هیچ چیز برای جوان گیلانغربی تلخ تر از لحظه ی اسیر شدن پدرش نیست .هنوز که هنوز است مردم دیره از بمباران شیمیایی دیره در سالهای جنگ رنج می برند و آثار آن  بمباران هنوز روی اعصاب،قلب و عروق،ریه و تنفس آنها اثر دارد .آیا تمام دنیا برای یک جانباز به پاهای قطع شده اش می شوند؟این ها فقط بخشی از صدمات جنگ بودند و از شهادت نخبگانی همچون شهیدان قلی پور،خوشروان،بسیطی،شعله ور،حسین پور و...می گذریم کسانی که شاید امروز بودند حد کم محسن رضایی ها و یا احمدی نژاد هایی بودند که مثل شهادتشان باعث سرافرازی بیشتر نام گیلانغرب همیشه قهرمان می شدند.

نشان این افتخارات آن جاست که مقام معظم رهبری شهر ما را دومین شهر مقاوم کشور می نامد و میگوید:((برای من یک افتخار است که با مردم شهیدپرور و سلحشور گیلانغرب دیدار کنم.))

مردم گیلانغرب همواره پیرو خط ولایت بوده اند و مجاهدان همیشگی نام ایران اسلامی بوده اند و خواهند بود.



           
12 آذر 1391برچسب:, :: 22:59
raza rashid"رضاسيدرشيد"


           
12 آذر 1391برچسب:, :: 22:59
raza rashid"رضاسيدرشيد"
ایل کلهر از جمله بزرگترین ایلات کشور می باشد که همواره سیر حوادث و رویدادهای فراوان بوده است.همواره مورخان از شکل گیری این ایل در دوره صفویه یاد میکنند و تا قبل از آن نامی از ایل در اسناد وکتب نبوده است .در دوره صفویه کلهر ۵۰۰نفر جنگجو را برای حکومت آماده و به عنوان یاساقی تحویل این حکومت  داده است.ایلخانان کلهر در دوره صفویه ذوالفقارخان در بغداد وبعد از ایشان منصور وشهباز در ماهیدشت ونیزپلنگان در کردستان (مریوان)بوده است.در دوره افشار نیز مردمان کلهر در خدمت حکومت بوده اند و حتی افرادی از ایل در لشگر کشی های نادر در رکاب شاه افشاری بوده اند.در دوره زند ایل کلهر از قدرت وافر وبالایی برخوردار بوده است و مرکز این ایل در شهر ایوان غرب بوده است وایلخان علیخان کلهر بوده است.در سفر کریم خان زند به منطقه طی یک ازدواج سیاسی شاه زند با قدم خیر دختر محمدخان کلهر و برادرزاده علیخان ازدواج میکند و تعدادی از سواران جنگی ایل کلهر را با خود به شیراز می برد.در دوره قاجار حکومت کلهر در دست خاندان حاجی زادگان و یاوری بوده است که آنها افرادی خوش نشین بودند و مرکزیت کلهر را به کرمانشاه بردند.پس از این خاندان این داوودخان از تیره عبدالمحمدی بود که با تسلط وپیروزی بر ۳رقیب خود یعنی اکبرخان سیاه سیاه ،والی پشتکوه ونعمت الله خان شیانی بر قدرت ایل کلهر نشست و با تشکیل کنفدراسیون غرب خود را در راس هرم قدرت غرب کشور قرار داد.او در ابتدا در پی حمایت از مشروطه علیه سالارالدوله قشون کشی کرد و او را در نهاوند شکست داد اما بعدا بنا به دلایل مختلف به سوی سالارالدوله گرایش پیدا کرد و به مخالفت با مشروطه پرداخت و سرانجام در سال ۱۲۹۱ همراه با پسرش علی اکبر خان سردار جنگ در جنگی در نزدیکی صحنه با اسلحه  ماگزیم (۶۰تیر) کشته شد .پس لزداوود خان سلیمانخان با لقب امیراعظم ثانی به حکومت کلهر رسید .در دوران ایشان جنگ جهانی اول رخ داد که عباس خان امیرمعظم برادر زاده اش در طی دو جنگ توانست قوای روس را شکست دهد و آنها را از کنگاور فراری دهد.سرانجام سلیمان خان به دست دیگر برادرزاده اش پاشا خان کشته شد و عباس خان به قدرت رسید اما دیری نپایید که عباس خان گرفتار طله رضا خان شد و. به مدت ۱۳سال در زندان دژبان و قصرقجر اسیر شد.در این دوران اعظمی سرپرستی کلهر را بر عهده داشت و۳جنگ مهم از جمله درگیری با قوای بریتانیا در جنگ جهانی دوم ونیز خدماتی همچون ساخت مدرسه کورش کبیر و کارخانه پنبه را در کارنامه خود به ثبت رساند.سرانجام ایشان نیز در سال ۱۳۲۱به دست باجناقش هژبر کشته شد و دوباره با آزادی عباس خان و تغییرسلطنت قدرت در دست امیر مخصوص قرار گرفت و۳دوره متوالی به عنوان نماینده مردم کرمانشاه در ادوار ۱۴-۱۵-۱۶مجلس شورای ملی انتخاب گشت و سرانجام در سال ۱۳۳۴در فرانسه و طی توطئه محمدرضا شاه به قتل رسید واز آن پس قدرت کلهر به دست کلانتران محلی افتاد.



           
12 آذر 1391برچسب:, :: 22:59
raza rashid"رضاسيدرشيد"
شهرستان گیلانغرب در غرب استان کرمانشاه قرار دارد .این شهرستان حدود هفتاد هزار نفر جمعیت دارد و  تمام مردم این شهرستان شیعه هستند و با زبان شیرین کردی کلهری صحبت می کنند.

قدمت این شهرستان به دوران اواخر حکومت قاجار بر می گردد و قبل از آن با عنوان امله از آن یاد شده است.وجه تسمیه آن این است که در سفر رضاشاه در سال ۱۳۰۹به منطقه ،طبیعت این  شهر را شبیه به جنگل ها و طبیعت گیلان شمال می داند به همین دلیل اینجا را گیلانغرب می نامد.

شهرستان گیلانغرب مرکز ایل بزرگ کلهر می باشد و در تحولات منطقه در طول تاریخ نقش موثری داشته است و مردمان این شهر ثابت کرده اند که سربازان بی ادعای نام ایران هستند وبارها در موقع به خطر افتادن نام ایران جان خود را بدون منت تقدیم این آب وخاک کرده اند.

در دوران مشروطیت،جنگ جهانی اول ،جنگ جهانی دوم و دفاع مقدس این مردمان از خود رشادت وفداکاری به خرج داده اند و وطن دوستی خود را زبان زد خاص وعام کرده اند تا جایی که در جنگ تحمیلی از طرف مقام معظم رهبری به عنوان دومین شهر مقاوم کشور نایل گشتند. 





           
11 آذر 1391برچسب:, :: 14:11
raza rashid"رضاسيدرشيد"
نقشه مترو تهران در سال 1390 :

نقشه کامل و با کیفیت از مترو تهران .
برای مشاهده نقشه در ابعاد واقعی بر روی نقشه کلیک کنید :

سایز نقشه : 6014*4191
اندازه : 1.69 مگابایت
کیفیت : 100%


نقشه ایستگاه های مترو بر روی نقشه همراه با مناطق :
برای مشاهده نقشه در ابعاد واقعی بر روی نقشه کلیک کنید :

نفشه های قبلی :
نقشه مترو تهران در سال 1389 :

این نقشه در سه ابعاد هست یکی برای نمایش کل نقشه مترو و یکی با zoom و نمایش از نزدیکتر و دیگری وسط تهران با کیفیت بالا :

برای مشاهده نقشه در ابعاد واقعی بر روی نقشه کلیک کنید :

نقشه کامل

نقشه کامل با زوم بیشتر

نقشه وسط تهران








سایت مترو تهران



           
11 آذر 1391برچسب:, :: 14:11
raza rashid"رضاسيدرشيد"


           
11 آذر 1391برچسب:, :: 14:11
raza rashid"رضاسيدرشيد"


           
11 آذر 1391برچسب:, :: 14:11
raza rashid"رضاسيدرشيد"


           
11 آذر 1391برچسب:, :: 14:11
raza rashid"رضاسيدرشيد"


           
11 آذر 1391برچسب:, :: 14:11
raza rashid"رضاسيدرشيد"
درباره وبلاگ


وچه ساده با گریستن خویش زاده می شویم و چه ساده با گریستن دیگران از دنیا می رویم و میان این دو سادگی معمایی میسازیم به نام زندگی"رضاسيدرشيد"
آخرین مطالب
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان سولاكانsoolakan و آدرس soolakan.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.