kurdland
روستاى سولاکان دردامنه كوه 2835متري عبدالرزاق باآب وهوايي كوهستاني وطبيعتي زيبا ومردماني ازتبارفرهنگ وادب واكثراتحصيل كرده باحدود120نفردارندگان تحصيلات عالي وحدود13وبلاگ نويس ويك وبسايت رسمي يكي ازنادرترين روستاهاي ادبي وفرهنگي ايران وكردستان ميباشدوحدودات روستاازگنجيه زيويه تانزديكيهاي غاركرفتوكه هردوضلع اين روستاوغارهاي زيرزمينان درامتداداين اضلاع وآثارباقيمانده ازقلعه هاي باستاني ازوجودتمدني عظيم حکايت دارد

عفونت هلیکوباکتر پیلوری تفسیر دقیق سطح سرمی HbA1c را با مشکل مواجه میکند. جزئیات بیشتر را در فروردین ۹۱ خواهم نوشت. سال نو بر شما مبارک باد.



           
8 بهمن 1391برچسب:, :: 4:34
raza rashid"رضاسيدرشيد"

آخرین گایدلاین درمان دیابت نوع ۲ در خصوص اثرات درمانی متفورمین در دیابت نوع ۲ مینویسد:

۱- وقتی تغییر شیوه زندگی در بیمار مبتلا به دیابت نوع ۲ نتوانست هایپرگلایسمی را تحت کنترل درآورد و در صورت اجبار در شروع درمان داروئی بهتر است درمان با یک دارو و آن هم متفورمین شروع شود .

۲-اگر چنانچه درمان تک داروئی با متفورمین نتیجه بخش نبود داروی دوم که بهتر است از تیازولیدیندیون باشد نه سولفونیل اوره آ به متفورمین اضافه شود.

۳ برخلاف اثرات بالقوه مضر سولفونیل اوره آ در بروز هایپوگلایسمی و تیازولیدیندیون در بروز نارسائی قلبی متفورمین تنها با عوارض گوارشی همراه است.

۴- خطر بروز هایپوگلایسمی در نتیجه مصرف متفورمین با تیازولیدیندیون برابر است.

۵-مصرف متفورمین منجر به کاهش وزن و اصلاح هایپرلیپیدمی در بیمار دیابتی می شود.



           
8 بهمن 1391برچسب:, :: 4:34
raza rashid"رضاسيدرشيد"

کیست تورن والت (Tornwaldt) ضایعه کیسیک کمیاب در وسط نازوفارنکس می باشد. این کیست در واقع باقیمانده نوتوکورد جنینی میباشد که در سطح عضله فوقانی تنگ کننده حلق قرار گرفته و با همان مخاط نازوفارنکس پوشیده شده است.

مهمترین مشکل بالینی این کیست عفونتهای مکرر آن است که میتواند منجر به ترشح چرکی مداوم  با بو و مزه نامطلوب، انسداد لوله استاش-احتقان سینوسهای پارانازال-آپنه خواب  و گلودرد چرکی شود.

خروج ترشحات چرکی از دهانه کیست تا حدی مشهود میباشد. اساس تشخیص نازوفارنگوسکوپی میباشد.انجام CT و یا MRI در مواردی که تشخیص مشکوک باشد ضروریست.

درمان ضایعه خروج کامل کیست و نیز مارسوپیالیزیشن میباشد.



           
8 بهمن 1391برچسب:, :: 4:34
raza rashid"رضاسيدرشيد"

اگر در برگه آزمايش بيماري فريتين سرم بالاتر از بازه نرمال گزارش شد چه بايد كرد؟

دلايل افزايش سطح سرمي فريتين(hyperferritinemia) چيست؟

افزايش فريتين سرم يا در نتيجه بيش باري آهن(iron overload) ميباشد و يا در غياب آن رخ مي دهد. در حالت اول تشخيصهاي ذيل بايد مدنظر قرار گيرند:

1-بيش باري اوليه آهن: هموكروماتوز ارثي و بيماري ويلسون(آسرولوپلاسمين ارثي)

2-بيش باري ثانويه آهن:بدنبال ترنسفيوژن و يا دريافت اضافي آهن بصورت خوراكي، خونسازي غيرموثر مثل تالاسمي و آنمي سيدروبلاستيك و پورفيري كوتانا تاردا

بهترين راه ارزيابي بيش باري آهن محاسبه درصد اشباع ترنسفرين(transferring saturation) ميباشد كه از تقسيم مقدارآهن سرم بر TIBC بدست مي آيد كه مقادير بالاتر از 50% در زنان و بالاتر از 60% در مردان در بيش از 90% موارد مويد بيش باري آهن است.اگر در 2 بار اندازه گيري مقادير فوق بدست آمد لازمست بيمار از نظر هموكروماتوز ارثي مورد ارزيابي ژنتيكي قرار گيرد. نيز ارزيابي فريتين و درصد اشباع ترنسفرين در بيمار بدحال و توكسيك بايد با احتياط صورت گيرد چون فريتين نوعي پروتئين واكنشي فاز حاد است و بهمراه ساير راكتنتهاي فاز حاد مانند ESR،CRPو Fibrinogen افزايش مي يابد.

از طرفي TIBC نيز در شرايط فوق زياد مي شود و درصد اشباع ترنسفرين را بطور كاذب كم نشان ميدهد.

اگر درصد اشباع ترنسفرين طبيعي بود ميتوان نتيجه گرفت افزايش فريتين بدون بيش باري آهن اتفاق افتاده و علل زير بايد مد نظر قرار گيرند:

1-بيماريهاي كبدي مانند استئاتوز غير الكلي(NASH) و هپاتيتهاي ويرال بخصوص B و C

2-الكليسم

3-بيماريهاي التهابي مزمن مانند IBD ، آرتريت روماتوئيد و يا عفونتهاي مزمن باكتريال

4- بدخيمي ها بخصوص انواع هماتولوژيك

5-هايپرفريتنمياي خانوادگي همراه با كاتاراكت

بنابراين در صورت مشاهده مقدار بالاي فريتين سرم در برگه آزمايش بيمار 2 اقدام را بايد در همان ابتدا در نظر گرفت:

1-بررسي بيمار از نظر بيش باري آهن ضمن محاسبه درصد اشباع ترنسفرين

2-اندازه گيري راكتنتهاي فاز حاد:كه اگر بالا بودند لازم است فريتين و درصد اشباع ترنسفرين در شرايط مناسب و غيرتوكسيك اندازه گيري شود تا قابل قضاوت باشد.

اگر بيش باري آهن وجود داشت بهتر است بعد از رد علل ساده تر و شايعتر مانند تزريق خون و دريافت آهن خوراكي به میزان زیاد و ... بدنبال تشخيص هاي كمياب تر مانند هموكروماتوز و ...باشيم.

در صورت پائين بودن درصد اشباع ترنسفرين و پروتئينهاي فاز حاد اولين كار بررسی عملكرد كبد و رد هپاتيتهاي ويرال مي باشد.

بنابراين بطور خلاصه رهيافت به هايپرفريتينميا مستلزم درخواست پروفايلهاي آزمايشگاهي ذيل ميباشد:

Serum Iron- TIBC- ESR- CRP- Fibrinogen- AST- ALT-Serum Albumin- PT-HBSAg-HCVAb-TSH-T3-T4



           
8 بهمن 1391برچسب:, :: 4:34
raza rashid"رضاسيدرشيد"

موارد ذیل برگرفته از شبکه راهنمای تشخیص و درمان SIGN به آدرس www.sign.ac.uk  میباشد. این راهنما در نوامبر 2008 تهیه شده و حاوی نکات کلیدی در تشخیص و درمان سردردها میباشد. مطالعه آن را به همه همکاران توصیه می نمایم.

توصیه های کلیدی:

*علائم و نشانه ها:

1-بیمارانی که با اپیزودهای شدید و ناتوان کننده سردرد همراه با تهوع و حساسیت به نور مراجعه کرده و آزمایشات نورولوژیک در آنها طبیعی میباشد باید مبتلا به میگرن در نظر گرفته شوند. میگرن شیوه درمانی خاصی دارد و در 50 درصد موارد به اشتباه بعنوان سردرد غیرمیگرنی تشخیص و درمان میشوند.

2- بیمارانی که با سردرد و علائم خطر(red flag) برای سردردهای ثانویه مراجعه می کنند باید جهت ارزیابی بیشتر به متخصص مراجعه نمایند.

بیشتر بیماران مبتلا به سردرد اولیه هستند و به ارزیابی بیشتر نیاز ندارند. علائم خطرکه میتواند به تشخیص سردرد ثانویه منجر شود متعددند و در فصول بعدی به آنها پرداخته شده است.

3-بیمارانی که اولین حمله سردرد ناگهانی و خیلی شدید (thunderclap) را تجربه می نمایند باید بلافاصله جهت انجام اقدامات تشخیصی و درمانی به یک مرکز پیشرفته اعزام شوند.

این نوع سردرد یک اورژانس پزشکی بوده و ممکن است ناشی از subarachnoid hemorrhage باشد.

4-در همه بیماران مسن تر از 50 سال که با سردردجدید و یا تغییر در سردرد مراجعه نموده اند باید Giant cell arteritis مدنظر قرار گیرد.

GCA  یک اورژانس پزشکی بوده و میتواند با عوارض عصبی و بینائی متعددی همراه شود و به درمان موثر و قطعی برای آن وجود دارد.

*وسایل ارزیابی:

پزشکان باید از جداول ثبت علائم روزانه(Diaries) و پرسشنامه های خاص جهت تشخیص و درمان مناسب سردرد استفاده نمایند.

در ادامه نمونه جدول ثبت علائم روزانه و پرسشنامه خواهد آمد.

 

*بررسیهای پاراکلینیک:

1-در بیمارانی که شرح حال مشخصی از سردرد میگرنی میدهند یا علائم خطر سردرد ثانویه در آنها وجود ندارد و یا ارزیابی نورولوژیک در آنها طبیعی می باشد نیاز به بررسی پاراکلینیک نمی باشد.

استفاده بدون مورد از CT Scan  و MRI نه تنها مشکلی از بیمار را حل نمیکند بلکه حتی شاید بر اضطراب بیمار بیافزاید و یا پزشک را در رسیدن به یک تشخیص صحیح  گمراه نماید. بنابراین بهتر است استفاده از این وسایل محدود به موارد مظنون به سردرد ثانویه باشد.

2- در مواردی که بیمار با یک سردرد ناگهانی و شدید مراجعه نموده است ترجیحا ظرف 12ساعت باید ارزیابی پاراکلینیک صورت گیرد. در این موارد اگر CT Scan تشخیصی نبود از LP استفاده می شود.

در SAH خون سریعا تجزیه میشود و ممکن است در CT Scan ردپائی از آن دیده نشود. در این موارد وقتی SAH همچنان تشخیص اول میباشد بهتر است 12 ساعت پس از شروع سردرد بیمار LP شود.

 

*میگرن:

1- اگر حملات سردرد میگرنی به مسکنهای ساده جواب نداد از تریپتانهای خوراکی جهت کنترل موارد حاد با هر شدتی از سردرد میتوان کمک گرفت.

لازم بذکر است میگرن سردردی ناتوان کننده است و در اغلب موارد بصورت ناقص و نادرست درمان میشود.

2- از ضد دردهای اپیوئیدی بدلیل پتانسیل بالای آنها در ایجاد سردردهای ناشی از مصرف بیش از حد دارو (Medication overuse headache) و نیز وابستگی باید خودداری کرد.

3-مصرف قرصهای ترکیبی پیشگیری از بارداری در زنان مبتلا به میگرن توام با اورا بدلیل افزایش خطر ابتلا به CVA ممنوع میباشد.

*سردرد اتونومیک تریژمینال(TRIGEMINAL AUTONOMIC CEPHALALGIAS):

1- تزریق زیرجلدی 6 میلیگرم Sumatriptan انتخاب اول درمان حملات حاد سردرد خوشه ای(Cluster) میباشد.

*سردرد ناشی از مصرف بیش از حد دارو:

1- در هر بیماری که با سردرد روزانه مزمن(Chronic daily headache) مراجعه کرده باید سردرد ناشی از مصرف بیش از حد داروهای مسکن در نظر گرفته شود. سردرد روزانه مزمن به سردردی گفته میشود که بیش از 15 روز در ماه برای بیش از 3 ماه وجود داشته باشد.

2-پزشکان باید بدانند که همه بیماران مبتلا به سردرد چه آنهائی که موارد حاد سردرد را درمان میکنند و چه آنهائی که تحت درمان پروفیلاکسی هستند مستعد سردردهای ناشی از استفاده فراوان مسکن میباشند. بخصوص مبتلایان به میگرن و دیگر سردردهای راجعه که از مسکنهای اپیوئیدی و تریپتانهااستفاده میکنند بیشتر در معرض خطر هستند.

 

 

 

 



           
8 بهمن 1391برچسب:, :: 4:34
raza rashid"رضاسيدرشيد"

۱- چرا در تماس جنسی هموسکسوال احتمال انتقال بیشتر از موارد هتروسکسوال است؟

جواب: مخاط رکتوم در مقایسه با واژن تنها از یک لایه آسیب پذیر تشکیل شده و متعاقب ترومای خفیف تلقیح مستقیم ویروس ایدز را به داخل مخاط آسیب دیده و در نهایت خون میسر می سازد.

۲-چرا احتمال انتقال ویروس از مرد آلوده به زن بیشتر از زن آلوده به مرد است؟

جواب: مایع منی حاوی ویروس پس از آمیزش ضمن باقی ماندن در واژن- سرویکس و حتی رحم زنان فرصت کافی برای انتقال را دارا می باشد در حالی که آلت تناسلی مرد حین آمیزش این فرصت را جهت دریافت ویروس از مخاط دستگاه تناسلی زنانه دارا نمی باشد.

۳-چگونه ختنه احتمال ابتلا به ایدز را کم میکند؟

جواب:آلت تناسلی مردانه ختنه نشده مستعد زخمی شدن متعاقب ترومای خفیف و ابتلا بیشتر به عفونتهای منتقله جنسی میباشد. ضمن اینکه فورسکین حاوی سلولهای متعدد خونی میباشد که استعداد بالقوه آلودگی به ویروس ایدز دارند.

۴-چرا احتمال انتقال ویروس ایدز به دختران نوجوان بیشتر از سایرین است؟

جواب:مخاط تناسلی دختران نوجوان نابالغ و مستعد آسیب میباشد و براحتی انتقال مستقیم ویروس را موجب می شود.

۵- آیا واژینوز باکتریال هم میتواند زمینه ساز انتقال ایدز باشد؟

جواب:واژینوز باکتریال و دیگر انواع عفونتهای منتقله جنسی فاکتور خطر انتقال ایدز به حساب می آیند. در جوامعی که ایدز شایع است کنترل این عفونتها تا حدی از بروز موارد جدید کاسته است.

۶-آیا قرصهای خوراکی پیشگیری از بارداری در انتقال ایدز نقشی دارند؟

 جواب: این قرصها ضمن تغییر در مخاط سرویکس آنرا مستعد نفوذ ویروس میکنند .پس بهتر است از بریرها جهت پیشگیری از بارداری در مواردی که احتمال آلودگی به ایدز زیاد است استفاده شود.

۷-آیا همه فراورده های خونی آلوده از پتانسیل انتقال ایدز برخوردار میباشند؟

جواب: خیر. برخی از این فراورده ها در مسیر فراوری این قابلیت را از دست میدهند بعنوان نمونه ایمونوگلوبولین هایپرایمیون- روگام - واکسن و ایمونوگلوبولین هپاتیت

۸-آیا تماس جنسی اورال از نطر انتقال ایدز ایمن است؟

جواب: بر خلاف تصور حتی تماس ساده و کوتاه مدت جنسی به این طریق با احتمال انتقال ایدز همراه است.  بوسیدن به دلیل بار ویروسی اندک در بزاق و یا وجود پروتئینهای مهاری با احتمال اندک انتقال ایدز همراه می باشد.

۹-آیا تغذیه با شیر مادر آلوده ممنوع است؟

جواب: شیردهی به خصوص در ماههای اول باعث انتقال ایدز می شود. ماستیت و کمبود ویتامین آ در مادر این فرایند را تشدید میکند. البته گفته میشود تغذیه انحصاری با شیر مادر احتمال انتقال ایدز را کمتر میکند. در هر حال در کشورهای پیشرفته مادران آلوده از شیردهی به کودکانشان خودداری میکنند ولی در کشورهای توسعه نیافته از غنای شیر مادر و فواید آن برای نوزاد نمی توان گذشت. در این موارد از شیوه های داروئی جهت کاهش احتمال انتقال ایدز کمک می گیرند. نویراپین به این منطور در دست بررسی است.

۱۰- احتمال انتقال ایدز از طریق سوزن آلوده(نیدل استیک) بیشتر است یا آلودگی تصادفی مخاطی(مثل آلودگی مخاط چشم به مایعات آلوده)؟

جواب: در نیدل استیک احتمال آلودگی بیشتر است.در آسیب های ناشی از سوزن بخیه بسیار اندک است.



           
8 بهمن 1391برچسب:, :: 4:34
raza rashid"رضاسيدرشيد"

از جمله داروهائی که بهمراه داروهای مسکن و ضد التهاب در اسپاسم های دردناک عضلانی به ویژه کمردردهای تحتانی حاد به وفور بکار میرود متوکاربامول است. نظر به اهمیت موضوع ضروریست نکات ذیل در خصوص کم و کیف تجویز متوکاربامول یادآوری گردد:

1-      عمده اثرات مفید بالینی متوکاربامول مربوط به ضد دردی آن است نه شل کنندگی عضلات مخطط. متوکابامول اثرات شل کنندگی خود را به صورت محیطی اعمال نمیکند بلکه از طریق تاثیر بر سیستم اعصاب مرکزی عمل می نماید. لذا اگر در خصوص بیماری خاص بدنبال شل کردن عضلات هستیم انتخاب اول ما بهتر است باکلوفن و یا بنزودیازپین ها باشند.

2-      دارو باید در دو دوز اولیه و نگهدارنده تجویز شود. دوز اولیه دارو برای 2 تا 3 روز بصورت 1500 میلیگرم      (3 قرص 500 میلیگرمی) هر 6 ساعت می باشد. در تجویز پرنترال دارو تا 3 گرم(3 ویال 10سی سی از محلول 10% متوکاربامول) در روز استفاده می شود( یعنی 1 گرم هر 8 ساعت). دوز نگهدارنده دارو 1گرم هر 6 ساعت برای کل دوره درمان میباشد.

3-      در تزریق عضلانی 5 سی سی از آمپول در هر عضله گلوتئوس تزریق میگردد و در صورت نیاز هر 8 ساعت تکرار می شود(تا 3 دوز در روز).

4-      مسمومیت حاد با این دارو پرعارضه نبوده و حتی مقادیر بالاتر از 20 گرم در روز نیز تنها با تشدید خواب آلودگی همراه بوده است.

5-      در تزریق وریدی حداکثر سرعت تزریق 3 سی سی در دقیقه است و در تمام مدت تزریق و تا یک ربع ساعت پس از تزریق بهتر است بیمار درازکش باشد تا هایپوتنشن ارتوستاتیک رخ ندهد.

6-      فرم تزریقی دارو هایپرتونیک بوده و باید از نشت آن حین تزریق وریدی خودداری کرد.

۷-دوز اولیه و نگهدارنده آن در سالمندان نصف دوز مجاز می باشد



           
8 بهمن 1391برچسب:, :: 4:34
raza rashid"رضاسيدرشيد"

فعلا نه خودتون و نه عزیزانتون نگذارید آندوسکوپی بکنند دلیلش رو میتونید در روزنامه جام جم بخونید.کار به جایی رسیده که کسایی که این روزا میرن خون بدن انتقال خون، ازشون پرسیده می شه " جدیدن آندوسکپی کردین؟" و اگه فرد بگه آره، به خاطر احتمال ابتلا به ویروس اچ آی وی ایدز ازش خون نمیگیرن .لطفا اطلاع رسانی کنید این یک وظیفه اخلاقیست
http://www.jamejamonline.ir/newstext.aspx?newsnum=100809952426



           
7 بهمن 1391برچسب:, :: 5:16
raza rashid"رضاسيدرشيد"
مدير كل دفتر آموزش متوسطه راهنمايي تحصيلي:

بالغ بر 400 هزار دانش آموز دوره راهنمايي از شيوه آموزشي مبتني بر رويكرد تربيتي بهره مند مي شوند

مدير كل دفتر آموزش متوسطه راهنمايي تحصيلي از بهره مند شدن بيش از 400 هزار دانش آموز دوره راهنمايي تحصيلي از شيوه آموزشي مبتني بر رويكرد تربيتي در 875 مدرسه كشور در سال تحصيلي 91-90 خبر داد.

 



           
7 بهمن 1391برچسب:, :: 5:16
raza rashid"رضاسيدرشيد"
جشنواره روش های نوین یاددهی ـ یادگیری درس تعلیمات اجتماعی راهنمایی امسال در دو مرحله الف) طرح درس و ب) اجرای عملی تدریس  برگزار می شود.

علاقه مندان به شرکت در جشنواره می توانند طرح درس خود را در دو صفحه آ۴ وورد ۲۰۰۳ حداکثر تا تاریخ ۲۰/۱۰/۹۰ به گروههای آموزشی تحویل دهند.به طرح درسهای برگزیده لوح تقدیر اهدا خواهد شد. ضمنا مرحله دوم شامل اجرای عملی است که پس از انتخاب طرح درسها برگزار خواهد شد. 



           
7 بهمن 1391برچسب:, :: 5:16
raza rashid"رضاسيدرشيد"

ساختار سپاهی و لشکری

نیروهای سپاه ایران در آغاز به پادشاهی رسیدن شاه اسماعیل یکم تا زمان پادشاهی شاه عباس یکم، درست‌شده از ایل‌های قزلباش بود. قزلباشان به گونهٔ سواره می‌جنگیدند و سواران آنها را قورچی می‌نامیدند. قورچی‌ها مسلح به شمشیرهای هلالی شکل (مناسب برای نبرد سواره)، کمان و تفنگ بودند. از زمان شاه عباس یکم به بعد نیروهای پیاده مسلح به تفنگ از مردم تاجیک (غیر قزلباش) و نیز سپاه غلامان خاصه (درست‌شده از گرجی‌ها، چرکس‌ها و ارمنی‌ها) ساخته شد. توپخانه نیز معمولاً در دوره‌گیری (محاصره) شهرها از زمان شاه تهماسب یکم به کار گرفته می‌شد اما به شوند (دلیل) گونهٔ تاکتیک‌های جنگی ایرانیان که بر اساس تحرک زیاد در میدان جنگ بود، در جنگ‌های مستقیم نقش زیادی نداشت. بالاترین مقام نظامی از زمان شاه عباس یکم به بعد سپهسالار ایران بود.



           
7 بهمن 1391برچسب:, :: 5:16
raza rashid"رضاسيدرشيد"

از جنبه‌های ویژهٔ خاندان صفویه در دوران پس از اسلام ایران، رسیدن اصل و نسب و تبار آنها به صوفیان می‌باشد. این جنبهٔ تمایز پادشاهی صفویه سبب مقایسه آنها با پادشاهی پیش از اسلام ساسانی می‌شود، دودمانی که پایه‌گذاران آن از ردهٔ موبدان زرتشتی بودند و دین زرتشتی را به عنوان دین رسمی کشور اعلام کردند. همچنین این نکته باید گفته شود که نیاکان صوفی خاندان صفویه اصالتاً شیعه نبودند بلکه آنها پیرو گروه شافعی اهل سنت  بودند. تغییر آیین گروه صوفیان خاندان صفوی به گروهی نظامی - سیاسی شیعه‌گرا در زمان نوهٔ شیخ صفی‌الدین اردبیلی، یعنی خواجه علی آغاز شد.

شاهان دودمان صفویه در زمان به شاهی رسیدنشان به زبان ترکی آذربایجانی سخن می‌گفتند (به جز شاه اسماعیل یکم که از بدو تولد دوزبانه بود و به هر دو زبان فارسی و ترکی آذربایجانی سخن می‌گفت و شعر می‌سرود.)  اما نیاکان آنها در اصل ترکیبی از نژادهای کرد ٬ آذری٬ گرجیو یونانیبودند. همچنین این شاهان ادعای سیادت نیز می‌کردندو اینکه از تبار پیامبر اسلام هستند ولی با این وجود بسیاری از پژوهش‌گران در مورد درست بودن این گفته شک دارند.

امروزه در میان پژوهش‌گران و تاریخ‌دانان این هم‌رایی وجود دارد که خاندان صفویه در اصل از کردستان ایران برآمده‌اند.و سپس به آذربایجان کوچ کرده و در پایان در بین سده‌های ۵ تا ۱۱ میلادی در اردبیل جای گرفته‌اند.



           
7 بهمن 1391برچسب:, :: 5:16
raza rashid"رضاسيدرشيد"

نادر قلی فرزند امام قلی از قبیله قرخلو بود که شاخه‌ای از ایل افشار به شمار می‌رفت. طایفه مزبور، از آغاز سلسه صفوی برای جلوگیری از هجوم ازبکان و ترکمنان به منطقه شمال خراسان کوچ داده شد و در منطقه ابیورد و دره گز استقرار یافت. مورخ رسمی دربار نادری، میرزامهدی خان ،تاریخ تولد نادر را روز شنبه بیست و هشت محرم سال هزار صد هجری قمری ذکر کرده و با توصیف مختصری از حیات عشایری، اصل و نسب آخرین فاتح بزرگ آسیایی را در پرده نگاه داشته‌است. آنچه مسلم است نادر تا طغیان افاغنه غلزایی قندهار و برافتادن حکومت دویست و پنجاه ساله صفویان، در گمنامی به سر می‌برده و زندگانی بی پیرایه چوپانی او، تنها با هنر نماییها و قهرمانیهای ساده‌ای همراه بوده‌است.



           
7 بهمن 1391برچسب:, :: 5:16
raza rashid"رضاسيدرشيد"

کوه اورست با نام نپالی ساگارماتا (सगरमाथा به معنی سر آسمان) و نام تبتی کومولانگما بلندترین کوه کره زمین است. ارتفاع قله آن از سطح دریا معادل ۸٬۸۴۸ متر (۲۹٬۰۲۹ پا) می‌باشد. این کوه در رشته کوه‌های هیمالیا در مرز منطقه ساگارماتای نپال و تبت در کشور چین قرار گرفته‌است.



           
7 بهمن 1391برچسب:, :: 5:16
raza rashid"رضاسيدرشيد"

فیروز شاه زرین کلاه حبیب الدین (فیروز شاه) مشهور به «زرین کلاه» پسر سید نورالدین محمد یکی از شخصیتهای برجسته کرد و از نیاکان صفویه بود. وی به دلیل داشتن فضل و تقوی در بین مردم از محبوبیت فراوان برخوردار بود و به مقام شیخی نائل گشته بود. فیروز شاه پس از سالها زندگی در میان مردم اردبیل به گیلان سفر کرد و در همان محل نیز وفات یافت. بر اساس روایتهای تاریخی فیروز شاه جد ششم شیخ صفی الدین اردبیلی است (بیوک جامعی ۱۳۷۹).

فرزند فیروز شاه عوض الخواص نامیده می‌شد. وی در قریه اسفرنجان از دهات اردبیل زندگی می‌کرد، ولی پس از وفات در داخل صحن بقعه کلخوران به خاک سپرده شد. قبر عوض الخواص در ضلع شمال شرقی مقبره شیخ جبراییل قرار گرفته و دارای یک گنبد آجری است. وی پس از پدرش عهده دار مقام ارشاد بود. نام پسرش محمد حافظ است (همان منبع).

برگرفته  از: بیوک جامعی، ۱۳۷۹، نگاهی به آثار و ابنیه تاریخی اردبیل، ص ۱۲۷-۱۲۶

           
7 بهمن 1391برچسب:, :: 5:16
raza rashid"رضاسيدرشيد"
بررسي جامع تاريخ و فرهنگ و جغرافياي ايران را در دوران ماد مي توان به اعتباري مشكل ترين و پيچيده ترين بخش از دورانهاي تاريخي اين سرزمين به شمار آورد. وجود نظريه پردازيهاي پژوهشگران مختلف كه هر يك در زمينه أي خاص ، چون زبان شناسي ، نژادشناسي ، دين شناسي و… صاحب نظر بوده و از ديدگاه خود با موضوع برخورد كرده اند از يك سو ، و نيز نظرات پژوهشگراني كه كار خود را متوجه بخشهاي خاصي از مجموعه جامعه ايران هزاره اول ق.م. ، مانند ايلاميان ، ماناييها ، اورارتوها و يا تمدنها و دولتهاي همجوار چون آشور و بابل ساخته اند ، از سوي ديگر عامل موثر در ايجاد پيچيدگي و دشواري مسير پژوهش گرديده است . اين پيچيدگي بدان جهت است كه عمده اين پژوهشگران كوشيده اند تا هر چه بيشتر بر موضوع مورد نظر خود تاكيد كنند و با مرزبنديهاي بسيار مستحكم ، به هر بخش به عنوان واحدي مستقل در تمامي ابعاد بنگرند . عجيب آنكه با ورود به دوران هخامنشي ، اين نحوه برخورد به ميزان غير قابل تصوري دگرگون گرديده و با نگاهي جامع و فراگير به آن برخورد شده است .

           
7 بهمن 1391برچسب:, :: 5:16
raza rashid"رضاسيدرشيد"
خالێقــــــــــــــي   ڕه حمان   له   نێوي   دونيا

خاکێ   کي   قودسي   بۆمان     دايي    نيا

له ئه م وڵاته   ،  له م خـــــــــاکه پـــــاکـــــــه

له م جێــــــــــــــــــــــگا جوانه که ته نيا و تاکه

ســــــــه ريان   ده   ر هێنا   گوڵاني   به هار

له هاتن   بــــــه هار    مه  ستوو  شێتوو هار

به عه شق ئه م خاکه  ئه خوێنێ      بوڵبوڵ

باران ئه بارێ   نێعمه تێ    بـــــــــــــــۆ   گوڵ

له ژێر خاکــــــــه وه داران هــــــه ڵ ئه ســـــن

له هاتن به   هار   هه مـــــوويان مــــه ســـن

باوه ڕيــــــــان   نابێ   قودسي   ئه م   خاکه

به يه کجار ئه ڵێن ئه م خـــــــــاکه   ...  چاکه

جبريلي    ئه يـــــــــــــــــن   دێ ته  خواره وه

ڕوو    به    ئــــــــــه م   خــاکه   به   ئاواته وه

ئه ڵێ ئـــــــــــــــه م  خاکه  له   دايک    بووه

بۆ   به رزي   باڵـــــا   بۆتان   هــــــــــــــــاتووه

خودايي    مو ته عـــال   ناوي   ئه م   خاکيه

بۆني   ئه م   هه موو   بــــــاشي وو   چاکيه

نايه   کوردوســـــــتان   مــــاڵي   کــورده کان

خاکێ   به هه شتي   له   نێۆ   به   رده کان

بوو     بـــــه    وڵاتمان     خاکي   کوردوستان

گيان بێ به فيدايي   پـــــــاکي   کوردوستان

کوردوســتانه که م  ،   تيشـــــکي  ديده کان

مه عبه دي  به  حه ق هه موويي کورده کان

کوردوســـــتانه کــــه م   ،   دژ قــــــاڵاوه کان

حه ر    به رزه   نــــــــاوت   له نێۆ   ناوه کان

به شــاهۆيي به رزت    ،   به کێفوو به ردت

به دڵ حـه زينت   ،   به ئاهـــــــي سه ردت

کوردي ئه نووسم  ،  کـــــــــوردي ئه خوێنم

با بۆ وڵاتم      به کـــــورد   بمــــــــــــــــێنم

ناڵه م کوردانه س ،  کـــــــــوردانه    ئه مرم

به فيدايي  تو بێ ، تـــــــه واوي عــــه مرم

 



           
7 بهمن 1391برچسب:, :: 0:7
raza rashid"رضاسيدرشيد"

استان کردستان

 کردستان با گستردگی ۲۸٬۲۰۳ کیلومتر مربع در غرب ایران قرار دارد. این استان که در دامنه‌ها و دشت‌های پراکنده سلسله جبال زاگرس میانی قرار گرفته است، از شمال به استان‌های آذربایجان غربی و زنجان، از شرق به همدان و زنجان، از جنوب به استان کرمانشاه و از غرب به کشور عراق محدود است. مرکز این استان، شهر سنندج است. استان کردستان براساس آخرین تقسیمات کشوری در سال ۱۳۷۵ دارای ۸ شهرستان، ۱۲شهر، ۲۱ بخش، ۷۸ دهستان و ۱۷۶۵ آبادی دارای سکنه بوده است. شهرستان‌های این استان عبارتند از: بانه، بیجار، دهگلان٬ دیواندره، سروآباد٬ سقز، سنندج، قروه، کامیاران و مریوان.

تاریخ کردستان

استان کردستان بخشی از سرزمینی است که به وسیله مادها حکمرانی می شده است[۲]. مرز تاریخی سرزمینهایی که بوسیله مادها اداره می شده، در شمال به «اوراتو»، در غرب به «آشور» و در جنوب و جنوب غربی به ایلام و سومر منتهی می شد. در ابتدا قبایل نژاد آریایی در شرق و غرب دریاچه ارومیه اسکان یافتند. تعدادی از آنان در شرق دریاچه مقیم شدند و آن را «آمادای» نامیدند و قسمتی که در غرب دریاچه ارومیه بود را پارسوا (پارسوما) نامیده می شد. اولین گروه دولت مادها را بنیان نهاد و دومین گروه سلطنت قدرتمند هخامنشیان را به وجود آورد. با توجه به متن دست نوشته داریوش در پرسپولیس و بیستون، دولت شاهنشاهی مادها در ناحیه هخامنشی در ۵۵۰ قبل از میلاد واقع شده و سرزمین مادها یکی از ایالات دولت هخامنشی شد. از زمان سلطنت هخامنشیان، در نواحی پارسها و ساسانیها، ایالت مادها بعنوان یکی از ایالات ایران باستان بنام «ماه» شناخته می شد. این ایالت شامل دو بخش «ماه پایین» یا رازی ماه و «ماه بالا» یا نهاوند ماه بود. در دوران قبل از اسلام سرزمین مادها، «کردستان» نامیده می شد. در زمان حکومت اردلان ها «کردستان»، کردستان اردلان نامیده می شد، به این دلیل که دولت سلسله اردلان بر این ناحیه حکومت می کرد. ناحیه استان کردستان در دوره صفویه شامل ۹ شهر عمده بود: سنه، گروس، الکا، زرین کمر، تقامین، خورخوره، جوانرود، اورامان، الکای بانه، قالازالام و پالانگان. دولتمردان مستقل برای قبایل بزرگ منصوب می شدند. بنا به پیش نویس شماره ۱۲۷۵ در ۱۳۱۶/۹/۹، ایران به شش بخش تقسیم شده بود. استان غربی شامل شهرهای کردستان، کرمانشاه، گروس، باوندپور(کلهر)، پشت کوه، لرستان، بروجرد، همدان، ملایر، خرمشهر، آبادان، خوزستان و کهکیلویه بود. در سال ۱۳۳۷ با توجه به فرمان شورای وزرا کردستان از پنجمین استان جدا شد و استان کردستان را تشکیل داد. شهرهای استان، سنندج، گروس، سقز و قروه بودند.

نام کردستان

کردستان متشکل از دو کلمه «کرد» و پسوند «ستان» به معنی مکان می باشد. کردستان مکان و سرزمین کردها می باشد. ناحیه ای است در ایران واقع شده است. کلمه کردستان برای اولین بار بطور رسمی در دوره سلجوقی بکار برده شد و از آن پس ثبت گردید.

جغرافیا

استان کردستان با مساحت ۲۸۲۰۳ کیلومتر در غرب ایران مجاور کشور عراق بین ۳۴ درجه و ۴۴ دقیقه تا ۳۶ درجه و ۳۰ دقیقه عرض شمالی و ۴۵ درجه و ۳۱ دقیقه تا ۴۸ درجه و ۱۶ دقیقه طول شرقی از نصف النهار گرینویچ قرار دارد که این مساحت ۱٫۷ درصد از مساحت کل کشور را شامل می‌شود و از نظر وسعت رتبه ۱۶ را در کشور دارا است. از شمال به استانهای آذربایجان غربی و قسمتی از زنجان و از جنوب به استان کرمانشاه و از شرق به استان همدان و قسمتی دیگر از استان زنجان و از غرب به کشور عراق محدود می‌باشد . از لحاظ اقلیمی و طبیعی استان کردستان منطقه ای کوهستانی می‌باشد که دشت‌های مرتفع و دره‌های پهن نیز در پهنه منطقه گسترده شده اند. اختلاف ارتفاع بین بلندترین و پست‌ترین نقاط استان به حدود ۲۴۰۰ متر می رسد. کوه شاهو با ارتفاع ۳۳۰۰ متر بلندترین و منطقه آلوت در بانه با ارتفاع حدود ۹۰۰ متر کم ارتفاع‌ترین نقطه استان می باشد. که این اختلاف ارتفاع خود باعث به وجود آمدن اقلیم‌های متفاوت می گردد.

مردم

استان کردستان یکی از استان‌های کردنشین در غرب ایران است، اکثریت ساکنان این استان، کردزبان هستند که به لهجه‌های مختلف تکلم می‌کنند. زبان کردی در استان کردستان و همچنین در استان‌های ایلام، کرمانشاه، همدان، قزوین٬ آذربایجان غربی و شمال خراسان و دیگر کشورها لهجه‌های گوناگونی دارد اما مهمترین، پر تکلم‌ترین و یا به عبارتی لهجه رسمی و ادبی دو شاخه کرمانجی و سورانی است، شاخه سورانی در استان کردستان لهجه رایج در ادبیات مکتوب است.[۳] البته شاخه کرمانجی در میان کردها از سورانی پرگویشورتر است.

علاوه بر زبان کردی اقلیتی نیز در بخش کرانی شهرستان بیجار و بخش مرکزی شهرستان قروه به زبان ترکی آذربایجانی و همچنین در بخش چهاردولی شهرستان قروه به زبان لکی تکلم می‌کنند اقلیت‌های ارمنی و یهودی نیز به تعداد اندک در برخی شهرهای استان یافت می‌شوند.

مشاهیر استان کردستان

حضرت آیت الله شهابی نماینده مقام معظم رهبری و امام جمعه شهرستان سلفچگان


حاج ماموستا شیخ الاسلام نماینده فقید مجلس خبرگان رهبری


حاج ماموستا برهان عالی امام جمعه فقید شهرستان سنندج

بابا مردوخ روحانی

حاج ماموستا حسام الدین مجتهدی امام جمعه شهرستان سنندج مستوره اردلان شاعر و نویسنده - سلیمان خان اردلان موسس سنندج - امان الله خان اردلان حاکم پرنفوذ کردستان درزمان قاجار

آب و هوا

اقلیم كردستان متاثر از توده‌های هوای گرم و مرطوب مدیترانه ای است كه این توده‌ها موجب بارندگی هایی در بهار و ریزش برف در زمستانها شده است. این توده‌های هوایی كه از اقیانوس اطلس و دریای مدیترانه با برخورد به ارتفاعات زاگرس بخش قابل توجهی از رطوبت را بصورت بارش‌های پراكنده برف و باران در این منطقه نشان میدهند. تعداد روزهای یخبندان ۱۰۹ روز و میزان بارندگی سالانه در شرایط عادی اقلیمی معادل ۵۰۰ میلی متر میباشد. بیشترین میزان بارندگی مربوط به شهرهای مریوان و بانه حدود ۸۰۰ میلی متر در سال و كم‌ترین میزان بارندگی در ناحیه شرق حدود ۴۰۰ میلی متر و در قسمت مركزی استان یعنی سنندج نزدیك به ۵۰۰ میلی متر در سال است. نفوذ توده‌های مرطوب زمستانی و بهاری در مریوان و دریاچه زریوار تأثیر فراوانی در مرطوب و معتدل شدن هوای این ناحیه دارد. میزان رطوبت و بارش مناسب باعث ایجاد جنگل‌های انبوه بلوط و گونه‌های مختلف درختان جنگلی شده است.

كوه‌ها و قله‌ها

ارتفاعات، دامنه‌ها و رشته كوههای متعدد استان كردستان از دیگر قابلیت‌های تفرجگاهی آن به شمار می آیند. رشته كوههای غرب كشور به صورت رشته هایی موازی، تمامی پهنه استان را در بر گرفته اند و محدوده طبیعی آن را تشكیل میدهند. یخچال‌های قلل مرتفع، چشمه سارهای فراوان پوشش مناسب جنگلی و مرتعی دامنه‌های مناطق كوهستانی، به ویژه مناطق نزدیك شهرها (آبیدر، آربابا، شاهو) در جنوب استان عمدتا در روزهای تعطیل، پذیرای گروه زیادی از ساكنین مناطق شهری و مسافران استان هستند. مهمترین كوههای استان كه بیش از ۲۸۰۰ متر ارتفاع دارند عبارتند از : کوه کوچسار، کوه شیخ معروف، كوه پنجه علی، كوه كانی چرمه، كوه حلقه مسیر، كوه سنا سره، كوه میانه، کوه مسجد میرزا، کوه ملاکاوو، كوه حسین بك، كوه پیازه، كوه تخت، كوه هوعالی داغ، كوه چهل چشمه، كوه هواربرزه، کوه چرخ لان، کوه سراج الدین.

مناطق دیدنی

استان كردستان به علت دارا بودن شرایط مساعد اقلیمی و زیست محیطی، از دوران پیش از تاریخ، به عنوان یكی از استقرارگاه‌های بشری مورد توجه بوده و نتایج حاصل از كاوش‌های علمی باستان‌شناسی در مكان‌های باستانی حاكی از این مطلب است. در كردستان حدود هزار و دویست و سی و چهار اثر باستان شناسایی شده و حدود پانصد اثر از آنها در فهرست آثار ملی به ثبت رسیده است.

جاذبه‌های طبیعی

بیش‌تر جنگل‌های استان دراطراف شهرهای بانه و مریوان واقع شده و بعد از جنگل‌های شمال كشور در درجهٔ دوم اهمیت قرار دارد. در حال حاضر جنگل‌های استان به صورت درختچه و بوته‌های پراكنده درآمده است. معروف‌ترین درختان جنگلی این جنگل‌ها بلوط، گلابی، گردو، سیب وحشی، پسته وحشی، زالزالك، آلبالو جنگلی، نارون، افرا و درخت هایی مانند گز و بید وحشی در كنار رودخانه است. نواحی جنگلی استان عبارت اند از: جنگل‌های مریوان (۱۸۵۰۰۰ هكتار)، بانه (۵۰۰۰۰ هكتار)، سقز (۷۰۰۰ هكتار) و جنگل‌های منطقه سنندج كه مساحت آن حدود ۷۸۰۰۰ هكتاراست و بیشتر درغرب كامیاران و جنوب سنندج واقع شده اند. از دیگر جاذبه‌های طبیعی استان میتوان به پارک جنگلی آبیدر، منطقه اورامان، دریاچه زریوار، آبشاربل، چهل چشمه، سراب قروه و آبشارکویله اشاره کرد.

جاذبه‌های تاریخی

 

عمارت آصف وزیری (خانه کرد). این عمارت در سنندج قرار دارد.

از جاذبه های تاریخی استان میتوان به: زیویه، سنگ نبشته اورامان، غار کرفتو، عمارت خسروآباد، عمارت مشیر دیوان، عمارت امجدالاشراف، عمارت وکیل الملک، عمارت سالار سعید (موزه سنندج)، عمارت آصف وزیری (خانه کرد)، حمام شیشه، حمام خان، حمام وکیل الملک، حمام قسلان، بازار سنندج، قلعه حسن آباد،قلعه قمچقای، پل قشلاق، برج اشقون بابا، برج اوچ گنبدخان، برج ینگی ارخ اشاره کرد.

جمعیت

 

شهرستان‌های استان کردستان

رتبه:

شهر:

جمعیت:

شهرستان:

جمعیت:

۱

سنندج

۳۱۱٬۴۴۶

سنندج

۴۰۹٬۶۲۸

۲

سقز

۱۳۱٬۳۴۹

سقز

۲۰۵٬۲۵۰

۳

مریوان

۹۱٬۶۶۴

مریوان

۱۵۰٬۹۲۶

۴

بانه

۶۹٬۶۳۵

بانه

۱۱۶٬۷۷۳

۵

قروه

۶۵٬۸۴۲

قروه

۱۹۶٬۹۷۲

۶

کامیاران

۴۶٬۷۶۰

کامیاران

۱۰۴٬۷۰۴

۷

بیجار

۴۶٬۱۵۶

بیجار

۹۵٬۴۶۱

۸

دیواندره

۲۲٬۸۴۲

دیواندره

۸۲٬۶۲۸

۹

دهگلان

۲۰٬۲۲۶

دهگلان

۷۸٬۰۰۰

۱۰

سروآباد

۳٬۷۰۷

سروآباد

۵۳٬۹۹۲

[۱۲]

موقعیت اقتصادی اجتماعی

 

سنندج، مرکز استان کردستان

این استان از لحاظ اقتصاد کشاورزی از مناطق قابل توجه و از لحاظ دامپروری یكی از قطب‌های اساسی دامداری كشور است. فعالیتهای صنعتی این استان بسیار محدود می‌باشد، ولی به طور كلی صنایع این استان به دو گروه ماشینی و دستی تقسیم می‌شوند كه صنایع ماشینی آن مشتمل بر صنایع كانی غیرفلزی, شیمیایی, نساجی و چرم, غذایی, برق و الكترونیك می‌باشد و صنایع دستی آن نیز شامل فرشبافی, گلیم‌بافی, نساجی و غیره می‌باشد.



           
7 بهمن 1391برچسب:, :: 0:7
raza rashid"رضاسيدرشيد"

هورامان یا اورامان (کردی : Hewraman)، نام منطقه‌ای در ایران و عراق است. این منطقه از طبیعت زیبایی برخوردار است.

یکی از جلوه‌های طبیعی ناحیه اورامان، وجود دره‌های پرپیچ‌وخم و عمیق و رودبارهای متعدد است. در پایه هر کوهی دره‌ای عمیق و رودباری زیبا قرار دارد. از مجموع آب این چشمه‌ها و رودبارها دو رودخانه سیروان و لیله تشکیل می‌شوند که در نقطه‌ای به نام دروله در نزدیکی مرز ایران و عراق به هم می‌پیوندند.

هر چند که بخش عمده‌ای از منطقه اورامان را کوههای مرتفع و پربرف تشکیل می‌دهد اما در ارتفاعات پائین‌تر و در دامنه همین کوه‌ها جنگلهای متراکم نسبتاً وسیعی وجود دارند. پوشش جنگلی این ناحیه همچون پوشش عمومی رشته‌کوه زاگرس عمدتاً از درختان بلوط است. درختان دیگری مانند گلابی‌وحشی و زالزالک نیز به تعداد قابل توجهی یافت می‌شود. این جنگلها از دیرباز تأمین‌کننده سوخت زمستانی اهالی منطقه بوده‌اند.

مردم این منطقه به زبان هورامی تکلم می‌کنند. هورامان بطور کلی خود به چند بخش تقسیم می‌شود که عبارت اند از هورامان لهون، هورامان تخت و ژاورو. از نظر سیاسی نیز به دو قسمت شرقی(ایران) و غربی(عراق) تقسیم شده‌است و در ایران در استانهای کردستان و کرمانشاه سکونت دارند. از مناطق مهم شهری آن نیز می‌توان به پاوه، نوسود، بیاره و نودشه اشاره کرد، که البته در شهرهایی نظیر مریوان، کامیاران، روانسر، سنندج، کرمانشاه و تهران نیز از طریق مهاجرت مردم هورامی زبان ساکن شده اند[نیازمند منبع]. در مورد كلمه اورامان awramanو وجهه تسميه آن نظرات گوناگوني وجود دارد اما به نظر مي رسد كه اصل آن از كلمه هورامان بمعني بر افراشته و بلند باشد[۱]

واژه اورامان یا هورامان از دو بخش «اهورا» و «مان» به معنى خانه، جایگاه و سرزمین تشكیل شده است. پس اورامان یعنى سرزمین اهورایى و جایگاه اهورا مزدا. «هور» معنى دیگرى هم دارد. هور در اوستا به معنى خورشید است. هورامان را مىتوان جایگاه خورشید هم معنى كرد. جنوب شرقى شهر مریوان روستایى به نام «اورامانات تخت» قرار دارد كه جاده‌اى به طول هفتاد و پنج كیلومتر آن را به شهر مریوان متصل مىكند. اگر با یك حساب سرانگشتى حفظ اصالت و فرهنگ ابیانه‌اىها و معمارى ماسوله را كنار هم قرار و گسترش دهیم جواب صورت مسئله ما روستاى اورامانات تخت خواهد بود. این روستا را هزار ماسوله مىنامند. زیرا معمارى آن همانند ماسوله است. حیاط هر خانه بام خانه‌اى دیگر است، اما با وسعتى بیشتر. معمارى اورامانات و سرسبزى این منطقه كوهستانى رویاى پله‌هایى به سمت بهشت را متصور مىكند. خانه‌هاى این روستا با سنگ و اغلب به صورت خشكه و به صورت پلكانى ساخته شده است. مردم منطقه معتقدند اورامانات تخت زمانى شهرى بزرگ بوده و مركزیتى خاص داشته به همین دلیل از آن به عنوان تخت یا مركز (حكومت) ناحیه‌اى اورامان یاد مىكرده‌اند. به غیر از وضعیت خاص روستا از نظر معمارى، موقعیت چشمه‌هاى پرآب، مراسم خاص و آداب و رسوم و وجود مقبره و مسجد پیر شالیار و به ویژه جمعیت و تعداد سكنه قابل توجه آن نشانگر اهمیت منطقه از زمان ساسانى است. پوشاك كردى آمیزه‌اى از رنگ و نقش است. در كجا و چگونه مىتوان زیباترین رنگ‌هاى دنیا را در كنار هم دید. لباس مردم اورامانات كردى است. پیش از ورود پارچه و كفش‌هاى خارجى و سایر منسوجات داخلى به استان كردستان، بیشتر پارچه‌ها و پاى افزار مورد نیاز آنها توسط بافندگان و دوزندگان محلى بافته و ساخته مىشده

 



           
7 بهمن 1391برچسب:, :: 0:7
raza rashid"رضاسيدرشيد"

نام مــــریوان
در گذشته هنگام صدور قبالجات و ذکر محل تولد در موقع صدور شناسنامه از دو کلمه مهروان و دژشاهپور استفاده شده است. در باره وجه تسمیه مریوان گفته اند:
•در متون قدیمی مریوان را "مهروان" متشکل از دو واژه مهر و وان به معنی جایگاه مهر نوشته‌اند.
•این منطقه دارای محصولات جنگلی مانند مازوج ، کتیرا و گز درختی بوده و عدای برای تجارت این قبیل محصولات به این منطقه آمده که گویا اهل مرو بوده اند و در همین محل ساکن شده اند. لذا، این منطقه را مرویان خوانده که به مرور زمان به مریوان تغییر نام پیدا کرده است .
•نیز گفته اند چون دریاچه زریبار باتلاقی بوده و در نتیجه انواع مرغان آبی مهاجر در فصول مختلف به منطقه کوچ کرده اند و در زبان کردی به مرغابی مراوی گفته می شود لذا منطقه بنام مراویان (جای مرغابی) موسوم گردید که در نتیجه گذشت زمان به مریوان تغییر یافته است.
• آمده است عده‌ای از مراوانیان پس از شکست و انقراض حکومت اموی در بغداد گریخته و در این محل سکنی گزیدند. لذا این منطقه را مروانیان نام نهادند که بر اثر مرور زمان به مریوان تغییر یافته است.
3-بنـــای شهر
در بررسی متون تاریخی می توان شاهد درگیریها و تاخت‌وتازها و لشکرکشی های متعدد در دشت مریوان بود. وجود قلاع متعدد و مستحکم نشان دهنده همین موضوع است. یکی از این قلعه‌ها که بعداً به قلعه مریوان معروف گشت، قلعه هلوخان است که در زمان حکمرانی اردلانها در دوره صفویه بر روی کوهی که مشرف و مسلط به دشت و شهر فعلی مریوان می باشد ساخته شد. بعدها در کنار این قلعه ، به دستور امیر حمزه بابان مسجدی با آجرهای قرمز رنگ ساختند که به مسجد سرخ (مزگه‌وته سوره) مشهور شد. آثار این مسجد، قلعه زندان، آب انبار و مدفن امام مسجد (شیخ احمد ابن الا نبار النعیمی) هنوز بر جاست. از آنجا که منطقه مریوان غالباً محل تاخت و تاز بوده این قلعه ، مسجد و سایر اماکن آن همیشه توسط مهاجمان تخریب و بعداً و مرمت می شد تا اینکه به دستور شاه صفی کلاً تخریب گردید.
در کتاب حدیقه ناصری نوشته میرزا شکرالله سنندجی آمده است که در سال ۱۲۸۱ هجری شمسی در زمان حکومت قاجاریه، به امر ناصرالدین شاه در دو هزار قدمی دریاچه زریوار قلعه نظامی بسیار مستحکمی ساخته شد. یک سال بعد به امر حاج فرهاد میرزا معتمدالدوله، عموی ناصرالدین شاه بر وسعت آن افزوده شد. این قلعه نظامی به نام قلعه شاه آباد موسوم گردید. در کنار قلعه نظامی و به دستور فرهاد میرزا قصبه ای احداث گردید و چند خانوار از طوایف و سادات به آنجا کوچ کردند که برای آسایش و بهداشت مردم و نظامیان مستقر در قلعه دستور داد یک باب حمام و یک باب مسجد در کنار همدیگر بنا نمایند. برای تامین آب آشامیدنی مردم، حمام و مسجد و قلعه نظامی از دره‌ای که در شمال شهر فعلی مریوان و قریه دارسیران (یکی از روستاهای قدیمی مریوان که از دوران زندیه آباد بوده و هم اکنون یکی از محلات شهر مریوان می باشد) و در دامنه کوه فیلقوس (فه‌یله‌قوس) قرار دارد چند رشته قنات ایجاد کردند. دره مذکور از همان تاریخ تا کنون به دره فرهاد مشهور است.
تا قبل از احداث قلعه شاه آباد، باستثنای قریه دارسیران تقربیاً محل فعلی شهر مریوان خالی از سکنه و پوشیده از درختان جنگلی بوده‌است.
با روی کار آمدن سلسله پهلوی نام قلعه شاه آباد به دژ شاهپور مبدل گشت. در سال ۱۳۳۴ برای اولین بار در شهر مریوان با اعتبارات دولتی دبستان و دبیرستان احداث گردید. دو سال بعد شهرداری و در سال ۱۳۳۸ دو حلقه چاه آب حفر و سال بعد موتورهای پمپاژ آب نصب گردید و در سال ۱۳۴۰ اولین موتور برق در مریوان به کار افتاد. مریوان در دهه ۱۳۳۰ دهی کوچک با چهار خیابان خاکی و تعدادی مغازه بود. تنها جاده مواصلاتی جاده قدیمی و خاکی گاران (در محور سنندج-مریوان) بود.
شهرستان مریوان
یکی از شهرستانهای استان کردستان در غرب ایران است. مرکز این شهرستان شهر مریوان است. این شهرستان از شمال به شهرستان سقز،از شرق و جنوب شرقی به شهرستان سنندج، از جنوب به بخش نوسود از شهرستان پاوه و از غرب و شمال غربی به خاک عراق محدود است.
جمعیت این شهرستان بر طبق سرشماری سال ۱۳۸۵، برابر با ۱۵۳٫۲۷۱ نفر بوده است
تقسیمات کشوری
•دهستان خاوومیرآباد
•بخش مرکزی شهرستان مریوان
oدهستان زریوار
oدهستان سرکل
oدهستان کوماسی
شهر: مریوان
•بخش سرشیو
oدهستان سرشیو
oدهستان گلچیدر
شهر: چناره
موقعیت جغرافیایی
شهرستان مریوان با طول و عرض جغرافیایی بین 35 درجه و 48 دقیقه تا 2 درجه و 35 دقیقه عرض شمالی و 46 درجه و 45 دقیقه تا 45 درجه و 58 دقیقه طول شرقی نصف‌النهار گرینویچ در باختر استان کردستان قرار گرفته است.
شهرستان مریوان از جمله شهرستانهایی در استان کردستان است که در دههٔ 60 به دلیل جنگ ایران و عراق و حوادث ناشی از آن و در دههٔ 70 خورشیدی به دلیل دستیابی و خرید و فروش کالاهای خارجی و داخلی و دایر شدن بازارچه مرزی، تغییرات جمعیتی چشمگیری داشته است.
در سال 1381 بخش سروآباد مریوان بر اساس مصوبه هیأت دولت به شهرستان ارتقاء و از مریوان جدا شد.
بازارچه مرزی باشماخ مریوان
شهرستان مریوان با توجه به دارا بودن بازارچه مرزی و قابلیت تبدیل آن به مرز رسمی می تواند در توسعه بازرگانی منطقه و اشتغال زایی به رونق اقتصادی کشور کمک نماید. بازارچه مرزی باشماق در فاصله 17 کیلومتری غرب شهر مریوان در جوار روستای مرزی باشماق قرار دارد.

جاذبه های گردشگری
•دریاچه زریوار: این دریاچه در فاصلهٔ 2 کیلومتری شمال‌غربی شهر مریوان و طول جغرافیایی 46 درجه و 10 دقیقه و عرض 35 درجه و 31 دقیقه و ارتفاع 1250 متری از سطح دریا قرار گرفته است. وسعت دریاچه زریوار به دلیل تغییرات حجم آبی در فصول مختلف متغیر می‌باشد.
•مجتمع پارک ساحلی زریوار: مهم‌ترین و یا شاید تنها مجموعهٔ گردشگری موجود در زریوار مجموعهٔ پارک ساحلی و تپهٔ مشرف به آن می‌باشد. در طرح‌ پیشنهادی مجموعهٔ پارک ساحلی و تپهٔ مشرف به آن در قالب سه مجموعهٔ مرتبط، لکن دارای هویت مستقل کالبدی و عملکردی ارائه شده است.
•دشت بیلو: دشت بیلو در 15 کیلومتری شهر مریوان قرار دارد. این دشت با پوشش گیاهی مناسب و چشمه‌های آب و همچنین جنگلهای اطراف آن پذیرایی تعداد زیادی از اهالی شهر و روستاهای اطراف می‌باشد. زمینهای اطراف این دشت در گذشته جهت برنج‌کاری استفاده می‌شده است.
•جاده دور دریاچه زریوار: از جاذبه‌های دیگر گردشگری مریوان جاده دور دریاچه می‌باشد که مثل حلقه‌ای دور دریاچه کشیده شده است.
•قمچیان: یکی دیگر از نقاط زیبا، حواشی جاده مریوان ـ سقز و منطقهٔ تفریحی قمچیان است. مکان تفریحی قمچیان نیز در حد فاصل جاده مریوان و سقز واقع شده است. منطقه‌ای زیبا که افزون بر سرسبزی، گیاهان خوراکی زیادی در فصل بهار مانند قارچ، پیچک، ریواس می‌توان یافت. همچنین در کوهها و دره‌های اطراف آن حیوانات وحشی از قبیل خرس، روباه، خرگوش، گرگ و انواع پرندگان مخصوصاً کبک وجود دارد.
•ناوطاق: ناوطاق گاران در 40 کیلومتری شهر مریوان و مابین بخش‌های سرشیو و مرکزی قرار دارد. این دشت در فصل بهار به واسطهٔ سرسبزی و طبیعت زیبا و چشمه‌های آب، پذیرای گردشگران زیادی می‌باشد.
•ملاقوبی: ملاقوبی در سه کیلومتری مریوان در شمال اراضی روستاهای هجرت و جنوب ‌شرقی روستای برقلعه قرار گرفته و از روزگار کهن تاکنون به عنوان زیارتگاه و تفریحگاه مردم منطقه بوده است. در این مکان درختان جنگلی زیادی وجود دارد نام این محل به واسطهٔ وجود زیارتگاه شخصی به نام ملاقوبی نامگذاری شده است.

مـــریوان
مریوان نام یک شهر و همچنین یک شهرستان در استان کردستان ایران واقع در غرب کشور ایران است.
شهرستان مریوان از شمال به شهرستان سقز،از شرق و جنوب شرقی به شهرستان سنندج، از جنوب به بخش نوسود از شهرستان پاوه و از غرب و شمال غربی به خاک عراق محدود است. شهر مریوان در 125 کیلومتری شمال غربی سنندج قرار دارد.

تاریخچه
شهر مریوان در حدود یک سده پیشینه تاریخی دارد. یکی از شاهزادگان قاجار به نام فرهاد میرزا که کمی پیش از مشروطیت در این محل حکومت می‌‌کرد، در مریوان قلعه‌ای بنا کرد که جریان بنای آن را در کتیبه‌ای که به دیوار مسجد دارالاحسان (مسجد جامع سنندج) نصب کرده، شرح داده است. این شهر مرزی در همسایگی دولت عثمانی قرار داشت و به دستور ناصرالدین شاه قاجار در سال 1282 هـ .ق قلعه‌ای مستحکم در آنجا احداث شد. در سال 1286 هـ .ق حاج فرهاد معتمدالدوله بر استحکام قلعه افزود و آن را شاه آباد نامید. در کنار همین قلعه نظامی، روستایی به وجود آمد که به نام قلعه (مریوان) نامگذاری شد. در داخل شهر به دستور حاج معتمدالدوله یک باب قنات، حکام و آب انبار احداث شد. بعد از حاج فرهاد معتمدالدوله، حاج محمد علیخان ظفرالملک قعله را وسعت داد و در داخل آبادی شاه آباد چندین باب منزل، یک کاروانسرا و قناتی دیگر احداث کرد. بعدها کلیه این تأسیسات در اثر شورش و هرج و مرج عشایر کرد منطقه، ویران شد. در اوایل حکومت پهلوی، حاکم وقت در روستای موسک دژی بنا نهاد که امروزه از آن به عنوان پادگان استفاده می‌‌شود و فاصله چندانی با شهر ندارد.

پیشینه تاریخی
محوطه‌های باستانی حومه مریوان مانند تپه‌های «ساوجی»،«كولان»،«مرگ»،«بیساران» و دو تپه شرقی و غربی، حاكی از استقرار انسان‌ها از دوران نوسنگی و ادامه آن در عصر مس از هزاره چهارم پیش از میلاد است و نشانه‌ دیرینگی زیست انسان در این منطقه هستند و به عنوان سنگ بنای شهرنشینی در این منطقه به شمار می‌روند.
شهر مریوان از آنجا كه بر سر راه تیسفون به آتشگاه شیر«آذرگشسب»(تخت سلیمان در شمال تكاب) قرار داشته، در عهد اشكانیان و ساسانیان مورد توجه بوده است. در رساله پهلوی شهرهای ایران تصریح شده است كه بهرام گور در كنار دریاچه «بهرام آوند» یا «زری‌وار» شهری ساخت و در منابع آشوری آمده است كه «سارگن» پادشاه آشور پس از تسلط بر این منطقه، در حدود 1500 سال پیش از میلاد به جای شهر قدیمی «هار هار» در جنوب دریاچه زریبار، شهری به نام «دورآشور» یا «كارشاروكین» را می‌سازد.(یاسمی،رشید،كردو پیوستگی نژاد و تاریخ او، چاپ سوم، تهران، ابن سینا،ص49و54)
در منابع اسلامی از مریوان به عنوان «دژان - دزان» نام برده‌اند. نویسنده شرفنامه از آن به نام «مهروان» یاد می‌كند و آن را یكی از پایتخت‌های كردستان می‌نامد. «قلعه مریوان» قرن‌ها در كنار «شهرزور» و «حسن آباد» و «پالنگان» مركز حكومتی خاندان‌های حكومتی كردستان بوده است. در روزگار حكومت سلیمان خان اردلان این قلعه به دستور صفی‌شاه از مریوان به «قلعه سنه» منتقل شد.


زبان:كردی
لهجه: كرمانجی جنوبی (سورانی) هه‌ورامانات: هه‌ورامی(گورانی) خط: كردی با حروف عربی

دین و مذهب: اسلام 99/92 درصد مسلمان - اهل سنت

نقاط دیدنی
وجود دریاچه زریوار در غرب شهر مریوان زیبایی خاصی به این شهر بخشیده و آن را به یک ناحیه تفرجگاهی تبدیل کرده‌است.
از نقاط دیدنی و جذابیتهای گردشگری این شهر می‌‌توان از کوه کانی چرمه، قلعه الهام، قلعه مریوان (قلعه هلوخان)، دریاچه زریوار، آبشار کویله، بازار مرزی باشماق، بازار داخل شهر و پوشش جنگلی اطراف مریوان نام برد.

امكان و اشیاء باستانی
1ـ قلعه امام:
این قلعه در سه كیلومتری شرقی شهر مریوان و بربالای كوه امام قرار دارد كه اكنون فقط آثار پله‌ها و آب‌انبار آن كه از سنگ تراشیده شده برجای مانده است. «قه‌لای ئیمام» در زمان سرخاب‌بیگ اردلان (حدود سال 945 هجری قمری) ساخته شده كه بعدها به وسیله احمد خان والی كردستان تعمیر شده و مورد استفاده قرار گرفته است.
2ـ مسجد سرخ (مزگه‌وتی سور):
3- قلعه فیلقوس
4- قلعه خاو
5- قلعه میرزا میراشه
6- قلعه توراخ تپه
7- وله گه ور
8- غار کونه شه م شه م
9- تپه کلین که وه

ویژگی‌های اقلیمی
با توجه به عرض جغرافیایی، منطقه مریوان دارای ویژگی‌های اقلیمی «معتدله میانی» است. اما با در نظر گرفتن كوه‌ها و ارتفاعات و دره های ژرف و عمیقی كه در تمامی منطقه گسترش یافته‌اند و همچنین وجود جنگل‌ها و پوشش گیاهی مناسب در شمال و جنوب و وجود منابع رطوبتی(رودخانه‌ها و دریاچه زریوار) موجب شده است كه در این منطقه شاهد تنوعی از اقلیم‌های مختلف باشیم. به نحوی كه از طرف سنندج به سمت مریوان از سروآباد به بعد، منطقه دارای آب و هوایی مرطوب و مدیترانه‌ای است و نواحی شمالی و جنوبی مریوان دارای آب و هوای كوهستانی است.
مریوان با بارندگی سالانه بیش از 750 میلی‌متر، از پرباران‌ترین مناطق ایران به شمار می‌رود. این میزان بارندگی سبب شده است كه تمامی وسعت منطقه پوشیده از پوشش گیاهی غنی و متنوعی باشد. رودها در مسیر پرپیچ و خم و در پیوند با سرسبزس و پوشش گیاهی، مناظری دلپذیر و بدیع پدید آورده‌اند
آب و هوای منطقه مریوان تحت تأثیر عوامل توده‌های هوا و جریان‌های فصول سرد و گرم و قرار دارد:
1ـ توده هوای سرد «آزروس» از جانب شمال شرقی و شرق وارد منطقه می‌شود و اغلب بارندگی را به صورت ریزش برف به دنبال دارند.
2ـ توده‌های هوای ملایم و مرطوب دریای مدیترانه و اقیانوس اطلس است كه از جانب غرب وارد این ناحیه می‌شود.
3ـ در این منطقه سرما از آبان ماه شروع و تا اسفند ماه ادامه می‌یابد. از فروردین ماه این سرما رو به كاهش گذاشته و هوا رو به اعتدال می‌رود و به طور معمول تا شهریورماه هوا معتدل است.
كوه‌های منطقه نیز در مقابل جریان‌های هوایی كه از غرب وارد كشور می‌شوند، همانند دیواری پهن و عظیم مانع نفوذ رطوبت مطلوب دریای مدیترانه به نواحی داخلی كشور شده، باعث بارش نزولات جوی در منطقه می‌شوند.

ارتفاعات
در منطقه مریوان صرفنظر از دشت مریوان، دریاچه زریوار، دره‌های رود تازده و مریوان، اطراف رودخانه قزلجه، دره ئه‌سراوا و دره رودشیان، بقیه نقاط را كوهستان‌های مرتفع و متوسط با دره‌های تنگ و عمیق دربرگرفته است. رود شیان از آبادی «سیاناو» به سمت جنوب شرقی تا محل برخورد به رودهای مریوان و گاران و از جنوب شرقی به شمال غربی دره رود زاب تا برخورد به رودخانه «گاران» در محل دوآب، دو منطقه با ناهمواری‌های مختلف را از هم متمایز و جدا می‌كنند.
در شمال ناهمواری‌های ملایم و كم‌ارتفاع با دره‌های باز و كم‌عمق در تمام جهات دیده می‌شوند. در این ناحیه تمام مناطق كوهستانی پوشیده از جنگل‌های تنگ است. وجود رودخانه‌های متعدد، دشت‌های نسبتاً وسیع و دریاچه زریبار، از مشخصات جغرافیایی قسمت شمالی منطقه است.

كوه‌های مهم منطقه
كوه هه‌زار میرگه
این كوه یكی از شاخه‌های «چهل چشمه» است. در شمال شرقی و شمال مریوان قرار گرفته و بلندترین قله آن به 2707 متر می‌رسد. دامنه‌های شمالی این كوه با شیب تندی به «دره شلیر» در عراق و شیب جنوبی آن به بخش «سروآباد» می‌رسد. از رشته‌های دیگر این كوه می‌توان به كوه‌های ذیل اشاره كرد. «قطون:2652 متر» ـ‌ «پیرالیاس: 2597 متر» ـ «كره میانه:2950 متر».
منابع آب‌
یكی از مهمترین جاذبه‌های طبیعی توریستی منطقه مریوان منابع آب است. امكانات آبی منطقه شامل چند رودخانه دایمی و نسبتاً پرآب و دریاچه «زریبار» است.

دریاچه زریبار
این دریاچه با جاذبه‌ای طبیعی و منحصربه فرد، مهمترین تالاب استان كردستان به شمار می‌رود. دریاچه زریبار كه گاهی نیز دریاچه مریوان نامیده می‌شود، در 2 كیلومتری غرب مریوان و در ارتفاع 1285 متری از سطح دریا قرار دارد. آب دریاچه شیرین است و آب آن از جوشش چشمه‌های آبی كف دریاچه تأمین می‌شود. طول دریاچه 5/4 كیلومتر و عرض آن حدود 2 كیلومتر می‌باشد. وسعت آن بین 900ـ800 هكتار است. عمق دریاچه متفاوت و به طور متوسط از 3 تا 18 متر متغییر است.
اطراف دریاچه از نیزارهای بلندی احاطه شده است. این دریاچه به علت داشتن آب شیرین و شرایط لازم، زیستگاه مناسبی را برای رشد و زیست انواع ماهیان به وجود آورده است. مهمترین این ماهی‌ها؛ سفید ماهی، ماهی كپور و عروس ماهی هستند. از مهمترین پرندگان مهاجر این تالاب نیز می‌توان به «چنگر»، «اردك سرسبز» و «مرگوس بزرگ» اشاره كرد كه معمولاً در فصل زمستان میهمان این دریاچه هستند.
دریاچه زریبار به علت داشتن، آب شیرین، آب و هوای مناسب، پوشش گیاهی قابل توجه و وجود انواع ماهی‌ها و پرندگان آبزی از جایگاه ویژه زیباشناختی برخوردار است و همواره به عنوان یكی از جاذبه‌های مهم و پرطرفدار توریستی ـ سیاحتی منطقه مریوان، و بلكه استان كردستان مطرح بوده است.

پوشش گیاهی
پوشش گیاهی در مریوان بسیار غنی و متنوع است. زیرا از یك طرف از میكروكلیماهای خاصی برخوردار است و از طرف دیگر در ابتدای پیش‌كوه‌های داخلی زاگرس واقع شده است و با ناهمواری‌های متعدد و بهره‌مندی از آب و هوای مدیترانه‌ای خصوصیات ویژه‌ای را دارا است.
گسترش دامنه پوشش گیاهی، از شمال غربی تا جنوب شرقی و به طور پراكنده تا شرق منطقه را در برمی‌گیرد. مساحت پوشش گیاهی جنگلی بیش از 200 هزار هكتار تخمین زده می‌شود كه بیش از 60% جنگل‌های استان كردستان را تشكیل می‌دهند.
وجود درختان گوناگونی چون بید وحشی، صنوبر، چنار و سپیدار همراه با درختچه‌های بلوط و مازو كه نشان مشخصه این منطقه است، در حاشیه رودخانه‌ها و آب‌های سطحی و در مسیر دره‌ها مناظر و چشم‌اندازهای دلپذیری را تشكیل داده‌اند. این پوشش در پیوند با دریاچه زریبار منظره بسیار بكر و بدیعی را به شهر مریوان بخشیده است.

شكارگاه‌ها و حیات وحش
منطقه مریوان به دلیل ویژگی‌های جغرافیایی؛ وجود فضاهای كوهستانی، پوشش گیاهی مناسب و منابع آبی زیستگاه مناسبی را برای انواع جانوران وحشی، پرندگان و ماهی‌ها به وجود آورده است.
از شكارگاه‌ها و مناطق مهم شكارخیز مریوان می‌توان به ارتفاعات كوسالان، كره میانه و گاران اشاره كرد. در این مناطق پستانداران گوشتخوار و علفخوار و پرندگانی زندگی می‌كنند كه به مهمترین آن‌ها اشاره می‌كنیم:
پلنگ، گرگ، روباه، سگ آبی، قوچ، میش، كه‌ل و بز، خرس قهوه‌ای، گراز، خرگوش، سمورجنگلی، سنجاب، راسو و پرندگانی چون: كبك، فاخته، تیهو، عقاب جنگلی، اردك اره‌ای، داركوب، چكاوك عقاب شاهی

راه‌های دسترسی به منطقه
منطقه مریوان از طریق 4 محور به شهرهای اطراف متصل است:
1‌. مریوان ـ ‌سنندج: این را هتنها جهاد اسفالته اصلی است كه 128 كیلومتر طول دارد.
2‌. مریوان ـ سقز: این جاده 137 كیلومتر طول دارد و از سمت شمال مریوان را در مسیر رودخانه گاران به سقز وسل می‌نماید.
3‌. مریوان ـ كامیاران: این جاده 130 كیلومتر طول دارد كه از مریوان تا رزاو به طول 50 كیلومتر اسفالت و بقیه خاكی می‌باشد.
4‌. مریوان ـ پاوه: این راه از پیچ و خم‌های ارتفاعات هه‌ورامان می‌گذرد كه در فصل زمستان اكثراً به خاطر بارش بیش از حد برف بسته است.

شخصیت ها
قرن اول هجری قمری 1‌ پیرشالیاری هه‌ورامان
قرن ششم هجری قمری 2‌ پیرشالیاری هه‌ورامان دوم
قرن هفتم هجری قمری 3‌ پیر خضر شاهو
قرن هشتم هجری قمری 4 مولانا میر محمد مردوخ
قرن نهم هجری قمری 5 شیخ زكریا كاكوزكریایی 6 شیخ نعمت‌الله كاكوزكریایی اول 7 شیخ فاضل كاكوزكریایی 8 مولا محمد گشایش 9 شیخ عبدالرحمان كاكوزكریایی
قرن دهم هجری قمری 10 شیخ عبدالغفار مردوخی اول 11 شیخ محمد كونه‌پوشی 12 صه‌یدی هه‌ورامی اول 13 ملا عبدالله قازی 14 شیخ شمس‌الدین مردوخی 15 شیخ ره‌زا معین الدین کاکو زکریایی
قرن یازدهم هجری قمری 16 ملا ابوبكر مصنف 17 بیسارانی 18 شیخ عبدالغفار مردوخی دوم 19 شیخ ابراهیم هه‌ورامانی 20 ملا عبدالكریم چوری 21 شیخ شهاب‌الدین كاكوزكریایی
قرن دوازدهم هجری قمری 22 ملا جامی چوری 23 شیخ شمس‌الدین مردوخی دوم 24 شیخ نعمت‌الله كاكوزكریایی دوم
قرن سیزدهم هجری قمری 25 ملا خدر رواری 26 شیخ سعید دولاش 27 ملا احمد نودشی 28 صه‌یدی هه‌ورامی دوم
قرن چهاردهم هجری قمری 29 شیخ عزیز جانوره 30 شیخ عبدالرحمان جانوره 31 حاجی ملا احمد نودشی 32 سید عبدالله مدرس چوری 33 حاجی سید حسن چوری 34 شیخ محمود لونی كاكوزكریایی 35 ملا عارف بالك 36 حاجی ملا عبدالعزیز ده‌ره‌تفی 37 خاتو خورشید 38 ملا محمدرشید مدرس 39 فرج الله زكی 40 شیخ عبدالسلام بیسارانی 41 عبدالله بگ هورامی 42 ماموستا ناری 43 ملا عبدالقادر جلالی نودشی 44 حاجی شیخ عبدالله نیزل 45 قانع 46 ملا صادق نگل 47 حاجی شیخ محمد حسامی 48 ماموستا ملا باقر مدرس بالك 49 ملا حامد بیسارانی 50 شه‌پول 51 شیخ محمد حسامی 52 شیخ نجم‌الدین مردوخی 53 ماموستا عبدالرحمان عینكی 54 شیخ ابراهیم الكردی 55 پیر یونس هه نجیران



           
7 بهمن 1391برچسب:, :: 0:7
raza rashid"رضاسيدرشيد"

پیشینه تاریخی  

سقز یكی از شهرهای استان كردستان است كه در شمال غربی سنندج و در فاصله 198 كیلومتری آن واقع است و از شمال به بوكان و از غرب به بانه و از جنوب به منطقه تیلكو و از شرق به منطقه افشار منتهی میشود .

شهرستان سقز بر روی دو تپه طویل كه رودخانه سرپوشیده ولی خان از وسط آن می گذرد ، بنا شده است پستی و بلندیهای داخل شهر و مناظر و چشم انداز زیبای رودخانه سیمینه رود كه از كنار این شهر می گذرد جلوه بدیعی را به نمایش گذاشته است .

هر چند كاوشهای علمی باستانشناسی در این شهر انجام نگرفته است . اما در مورد تاریخ آن روایتهای گوناگونی وجود دارد و نظریات مختلف ابراز شده است تا جائیكه تاریخ ساخت آنرا به هزاره هفتم قبل از میلاد نسبت میدهند . عده ای از مورخین باستناد به آثار باستانی زیویه معتقدند كه این شهر در نخستین اتحاد ماد با نام ایزیرتا نامیده شده و پایتخت مادها بوده است و توسط مادها استحكاماتی در آن ساخته شده است كه زیویه و آرمائیت "قپلانتو" از آن جمله هستند . دسته ای دیگر از مورخین معتقدند كه بعد از هجوم 'ساركن دوم ' پادشاه آشور به سرزمین ماد كه منجر به گریز مادها به سوی همدان شده سكاها به سقز آمدند و آنرا به عنوان پایتخت خود برگزیدند . نام امروز این شهر از قوم سكه - سكا - اسكیت - ساكز - سكز به یادگار مانده است .در زمانی كه حكومتهای محلی در مناطق مختلف ایران حاكمیت می كردند در شهرستان سقز نیز حكومت اردلانها برای مدتی مدید ادامه داشت .

پارك مولوی كرد - لاله - كوثر - بازار سقز - طبیعت بكر و زیبای منطقه سرشیو - كوههای چهل چشمه - نه كه روز و سد شهید كاظمی از جاهای دیدنی شهرستان سقز هستند . در این شهرستان بیش از یكصد و پنجاه اثر تاریخی و باستانی وجود دارد كه فقط دو اثر آن یعنی قلعه باستانی زیویه و غار كرفتو مورد بررسی و مطالعه قرار گرفته و در فهرست آثار ملی به ثبت رسیده است .

الف) قلعه باستانی زیویه : این قلعه بر روی تپه ای به ارتفاع 140 متر در فاصله 42 كیلومتری شهر سقز و در حاشیه روستایی به نام زیویه قرار دارد كه در سال 1947 میلادی به طور اتفاقی كشف گردید .

ب) غار كرفتو : در 74 كیلومتری شرق شهرستان سقز و در منطقه اوباتو"هه وه تو" صخره ای از سنگهای آهكی بر فراز تپه ای پدید آمده است كه قلعه و غار كرفتو نامیده میشود . براساس مطالعات زمین شناسی صخره قلعه و غار كرفتو در دوران سوم زمین شناسی شكل گرفته است .

وضعیت فرهنگی و و اجتماعی 

آنچه مسلم است كردها از قدیمی ترین نژاد آریایی ها هستند . همانطوریكه در كتاب كارنامه ایرانیان در عصر اشكانیان جلد دوم آمده است مستشرقین و مورخین می نویسند كه كردها یكی از شریف ترین و باستانی ترین آریاییهای ایران شمرده میشوند و ممكن است آریاییها كه در یكهزار و هشتصد سال پیش از میلاد در بابل حكومت نموده و به نام كاسو یا كاسیت در تاریخ معروف شده اند نیاكان كردهای امروزی باشند .

دین مردم شهرستا ن سقز اسلام و پیرو مذهب تسنن "امام شافعی " میباشند . وجود علمای فاضل - دانشمند متدین و متعهد نویسندگان و شعرای عارف و نامی ، فرهنگیان و هنرمندانی خلاق و مبتكر و توانا در تمامی زمینه ها این شهرستان را از قدیم الایام به صورت یك كانون فرهنگی - علمی در آورده است و در یك جمله میتوان گفت سقز در بین شهرهای كردنشین از این نظر بیشتر مورد توجه بوده است .

موقعیت جغرافیایی  

شهرستان سقز از نظر جغرافیایی در فاصله بین 45درجه و 51 دقیقه و 46درجه و 54دقیقه طول شرقی و 35درجه و 46 دقیقه و 36درجه و 28 دقیقه عرض شمالی از نصف النهار گرینویچ قرار گرفته است .

مساحت : 4370 كیلومتر مربع

بخشداریها و دهستانها 

شهرستان سقز دارای سه بخش به نامهای مركزی ، زیویه و سرشیو میباشد

1- بخش مركزی شامل دهستانهای :

  • میرده به مركزیت روستای میرده
  • ترجان به مركزیت روستای قهرآباد سفلی
  • تموغه به مركزیت روستای تموغه
  • سرا به مركزیت روستای سرا

2- بخش سرشیو شامل دهستانهای :

  • چهل چشمه غربی به مركزیت دگاگاه
  • ذوالفقار به مركزیت حسن سالاران

3- بخش زیویه شامل دهستانهای :

  • امام به مركزیت روستای سنته
  • تیلكو به مركزیت روستای ایرانخواه
  • خورخوره به مركزیت روستای خورخوره
  • صاحب به مركزیت صاحب
  • گل تپه به مركزیت گل تپه


           
7 بهمن 1391برچسب:, :: 0:7
raza rashid"رضاسيدرشيد"

پیش از اسلام طایفه‌ای زرتشتی به نام قه‌قو بر بانه حاكم بودند كه در حمله اعراب و بعداز آن، اختیار دینی‌ها حكومت آن را به دست گرفتند. تا اواسط سده سیزدهم هجری نام اصلی شهر بانه به‌روژه (آفتابگیر) بود و قباله هایی نیز وجود دارد كه در همه آنها مركز بانه قصبه به‌روژه نامیده شده است. این شهر یك بار در قبل از جنگ جهانی اول و بار دیگر در جنگ جهانی دوم دچار آتش‌سوزی شدیدی شد. اكنون گورستان شمال شرقی شهر را بانه كهنه یا كهنه بانه می‌نامند. علت تغییر نام و جابجا شدن محل شهر به واسطه شیوع بیماری‌های وبا و طاعون بود كه هر چند سال یك بار شایع می‌شد و چون بازماندگان، محل اولیه را آلوده می‌پنداشتند، مجدداً در جای دیگری به ایجاد شهر و ده می‌پرداختند.آتش‌سوزی و جنگ‌های قبیله‌ای یكی دیگر از عوامل جابجا شدن محل شهر بود. در بانه آبادی‌هایی به نام‌های نیزه دوكهنه، به روژه كهنه، سیاومه كهنه، آرمرده كهنه، توده كهنه و غیره هم شنیده می‌شود، ولی آبادی‌هایی نیز با همان نام‌ها بدون كلمه كهنه وجود دارد.نام بانه را از كلمه كردی Bon به معنی پشت بام و متأثر از ارتفاعات و نحوه استقرار و موقعیت شهر بانه می‌دانند. ارتفاع هزارو پانصد و بیست و پنج متری شهر از سطح دریا و چشم‌انداز ارتفاعات اطراف آن موجب گردیده است كه مردم برای رسیدن به شهر مسیر زیادی را به طرف سربالایی طی كنند. نام بانه را به معنی خانه (منظور اقامتگاه و آبادی و مسكن است) و اردو (منظور اردوگاه سربازان است) و پادگان (شهر دو قلعه بزرگ داشته) نیز تفسیر كرده‌اند

وجه تسمیه بانه:
وجه تسمیه بانه به معنی محل مرتفع است وصورت املائی آن بان است، های غیر ملفوظ زائد بجای علامت فتحه می باشد كه در دستور زبان كردی استعمال می شود وبه حروف ساكن آخر كلمات حركت می دهد. تسمیه های دیگری هم دارد كه اخیراَ نویسندگان وصاحب نظران كرد بدان استناد كرده اند، مانند بانه مر كه اغنام واحشام را در ماه دوم بهار به قصد چرا به مراتع وارتفاعات می بردند ویا بانه مازو كه چون پانزدهم مرداد فرا می رسد گروه هائی متشكل از زنان ومردان ونیز دختران وپسران برای چند روز آبادیهای خود را ترك می گویند ودسته جمعی چند شبانه روز بدون مراجعه به خانه به چیدن مازو می پردازند.

تاریخچه بانه:
از تاریخ دوره پیش از اسلام بانه اطلاعات چندانی در دست نیست وبا توجه به اینكه در این منطقه كاوشها وحفاری های باستان شناسی انجام نگرفته، تاریخ منطقه در تاریكی قرار گرفته ونا معلوم است وهمه آثار گذشتگان وآنچه در دل زمین نهفته، ناشناخته و بكر باقی مانده است. تاریخ سلیمانیه می گوید : « هیراكلیوس امپراطور روم به هنگام جنگ با ایران شهر زور را تسخیر نموده وپس از غارت وكشتار مردم آنجا در شباط سال ۶۲۴ میلادی ، از طریق قزلجه كه حد فاصل بین كردستان عراق وایران است وارد بانه می شود ». این تاریخ اشاره به ادامه جنگ در بانه ندارد ولی می گوید پس از یك هفته استراحت سپاهیان روم راهی همدان می شوند.
از دوره ایلخانیان در بانه سكه هائی از ابو سعید بهادر خان( ضرب در۷۳۳) ، سلیمان خان مغول( ضرب در۷۴۰ ) ، تكودار خان (ضرب در ۶۸۰) ، غازان خان( ضرب در ۶۹۷) و ارغون خان( ضرب در ۶۹۰) در دست است.
به نوشته شرفنامه بانه نام ولایتی بود كه امرای عشایر آنجا بدان منسوب بودند. این ولایت مشتمل بر دو قلعه وناحیه بود كه یكی را« قلعه بیروز» وناحیه بانه ودیگری را « قلعه شوی » می خواندند؛ كه در مابین ولایات اردلان وبابان ومكری واقع بوده است.

تسخیر بانه توسط مسلمین:
در نوشته های ابو عبدالله محمد واقدی آمده است كه منطقه « بانج » ، بانه بدون جنگ وخونریزی فتح گردید وبیست نفر از مسلمین در آنجا سكنی گزیدند وسپاه اسلام به سر كردگی خالد بن ولید به شهرستان اورامانی( گمان میرود همان هه ورامان یا اورامان باشد.) حمله برد وآنجارااز طریق جنگ گرفت. در این هنگام به خالد بن ولید خبر رسید كه اهالی بانه، مسلمین ساكن بانه را كشته اند واو به همین دلیل به بانه عزیمت نمود وبه آنجا حمله كرد و بسیاری از ساكنین را كشت وهمه اموال آنان را غارت وسپس آنانرا لعن ونفرین كرد. ظاهراَ گفته واقدی درست به نظر می رسد و اكثراً در كردستان اهالی بانه را صحابه كش می نامند.
می گویند خالد بن ولید امارت بانه را به امیر اختیار الدین سپرد وقباله بانه و حومه را به نام او نوشت؛ كه ظاهراً این قباله به هنگام فوت آخرین امیر اختیار الدینی یعنی كریم خان به وسیله بیگزاده های بانه به آتش كشیده میشود. هنوز هم باز ماندگان عشیره اختیار الدینی با همان نام فامیلی زندگی می كنند. لازم به ذكر است، جنگجویان بانه در اكثر جنگهای ایران شركت داشته اند وبسیاری از آنان به پاس جانفشانیها وشجاعتها نامشان در تاریخ ماندگار شده است. معروفترین آنها سارو بیره است كه در جنگ چالدران شركت داشت ویكی از سرداران شاه اسماعیل صفوی بود. او در این جنگ رشادتهای بسیاری از خود نشان داد و كشته شد.
در سال ۱۸۲۰ میلادی، یك باستان شناس انگلیسی به نام مستر ریچ كه كارمند كمپانی هند شرقی بود، به اتفاق همسرش وعده ای همراه از بانه دیدن كرد وحاكم وقت بانه نورالله سلطان را ملا قات نمود ومطالبی درباره بانه واضاع زندگی مردم نوشت. بنا به نوشته های او در بانه یهودی های بسیاری سكونت داشته اند و شهر بانه با قلعه كوچكی « به روژه » خوانده می شد. از خاطرات ریچ چنین بر می آید كه وضع اقتصادی مردم بانه به واسطه گرفتن مالیاتهای سنگین توسط حكام، رضایت بخش نبوده است و چنانچه كسی مالیات نمی پرداخت مرگ یا كوری وغارت اموال و تبعید زن و فرزندانش در انتظارش بود. همچنین ریچ به وجود اسلحه زیاد وتفنگچیهای بانه اشاره می كند. از خارجیان بنام دیگر ژاك دمورگان مورخ وجهانگرد فرانسوی می باشد كه در سال ۱۸۹۰ ، یعنی هفتاد سال بعداز ریچ به اتفاق یك هیئت علمی فرانسوی از این شهر دیدن كرده است.

امرای بانه:
از امرای مشهور بانه « میرزا بیگ بن میر محمد » وپسر او« بوداق بیگ » بودند، كه پس از كشمكش با برادرانش به شاه طهماسب اول پناهنده شد ودر قزوین در گذشت. پس از مرگ او شاه طهماسب امارت بانه را به برادر اوسلیمان بیگ سپرد. سلیمان بیگ مردی پارسا ووارسته بود. از حكومت بانه استعفا كرده ودختر خود را به عقد نكاح برادر زاده اش« بدر بیگ » درآورد ودو بار به زیارت حج توفیق یافت. سلیمان بیگ امارت بانه را به بدر بیگ واگذار نموده ودر مدینه منوره سكونت اختیار نمود. وفاتش در مدینه اتفاق افتاد. درباره آرامگاه سلیمان بیگ بعضی ها معتقد ند كه یكی از دندانهایش جهت تبرك در بانه مدفون است. آرامگاهش در تپه ای واقع در غرب شهر بانه به نام خودش، زیارتگاه مردم می باشد. در۱۰۱۸ یا۱۰۱۹ شاه عباس اول بانه را كه آن موقع از توابع مراغه بود به اسكندر سلطان از امرای كرد تفویض كرد. ولی پس از مدتی ، كردان مكری شورش كردند ودر۱۰۲۱ شاه عباس اول قزل باشهارا به فرماندهی سارو سلطان بیگدلی برای خواباندن شورش كردهای بانه وفتح قلعه اسكندر كه از شاه عباس روی برگردانده بود، فرستاد. او نزدیك به هفتصد تن از آنان را كشت و قلعه را فتح كرد. به قولی دیگر سارو سلطان « حسن قلعه سی » از توابع بانه را كه كردها در آن اجتماع كرده بودند ، همراه با شش قلعه دیگرمتصرف شد و شورشیان كرد را شكست داد و میر اسكندر نیز فرار كرد. ظاهراً پس از سقوط صفویه در۱۱۴۵نادر شاه به منظور بیرون راندن نیروهای عثمانی از مغرب ایران وارد بانه شد. نادر شاه پس از بیرون كردن عثمانی ها، دستور داد در بانه هر روز به وقت غروب آفتاب نقاره بزنند. در جنگ بین عثمانیها محمود پاشا پس از شكست از سلیمان بیگ به ایران آمد و وارد بانه شد وعشایر كرد را بر او شوراند.
در۱۳۲۶ قشون عثمانی وارد بانه ودر قلعه حكومتی ساكن شد وآنرا قشله نامیدند. در جنگ جهانی اول، قشون عثمانی اهالی بانه را برای دفاع از خلافت عثمانی بر ضد روسها بر انگیختند. اما از آنها شكست خوردند وبه دنبال آن روسها شهر بانه را تسخیر كردند وآنرا آتش زدند. در۱۳۳۳ نیروهای عثمانی به فرماندهی ابراهیم بتلیسی وارد شهر بانه شدند و محمد خان حاكم آنجا را اعدام كردند. در۱۳۲۰ ش، در جنگ جهانی دوم، ارتش سرخ وارد بانه شد وپس از مدتی آنجا را تخلیه كرد.

شیوع بیماری طاعون در بانه:
گفته می شود كه هر چند سال یكبار در بانه بیماری طاعون بسیاری را به كام مرگ می كشانید، منطقه كردستان از جمله بانه كه كانون بیماری مذكور بود گاهگاهی بواسطه بیماری طاعون خالی از سكنه می شد ودرنتیجه شهر ودهات به ویرانه ای تبد یل می شد ومردم از ترس ابتلا به بیماری در محل جدیدی شهر را بنا می نهادند و محل سابق شهر را به اسم کهنه می خواندند. مثل به روژه كون ، بانه كون ، نیزه رو كون و سیاومه كون وغیره در سال ۱۸۷۱میلادی در بانه بیماری طاعون شیوع یافت.`
طبق یادداشتهای شلیمر طبیب بهداشت در تهران، دولت عثمانی كه از شیوع بیماری در بانه آگاه شده بود ، به منظور كسب اطلاعات دقیق منجمله وسعت بیماری وخطر احتمالی انتشار آن به كشور خود، طبیبی به نام دكتر وارتانت از اطبای سلیمانیه را مامور بررسی حادثه كردستان می نماید. همزمان با اقدام دولت عثمانی ، والی آذر بایجان نیز كه از واقعه كردستان ومرگ ومیر بی سابقه آن سامان مطلع گشته بود ، حكیم میرزا عبد العلی از پزشكان تبریز را مامور رسیدگی چگونگی واقعه می نماید وبه كانون آلوده اعزام می دارد. در پایان با تلاش پزشكان ودكتر شلیمر وهمكاری مردم منشا بیماری مشخص و نابود گردید.

محمد رشید خان بانه:
محمد رشید خان پسر قادر خان شیوه گویزان بعداز مرگ پدر جانشین وی شد. وی دهات وینه، داروخان ، كانی بی ، براله، سه ربراله ومیر آوا را دركردستان عراق در اختیار داشت. در بانه هم آبادی های ننور، قول ئه ستیر، بوئین وبنه خوی در تصرف خویشانش بود. در شهریور۱۳۲۰ ، وقتی محمد رشید خان متوجه شد كه روسها تمامی سربازان هنگ بانه را مرخص نموده اند ، موقع را مناسب دید وخود را برای حمله به شهر بانه وتصرف آن آماده ساخت.
محمد رشید خان پیامی برای سرپرست پادگان وژاندار مری وروسای ادارات فرستاد؛ فشنگی هم همراه نامه فرستاده بود، بدین معنی كه اگرمقاومت كنند، سر وكارشان با گلوله خواهد بود. آنها هم درخواست محمد رشید خان را رد نموده اظهار داشتند كه از نیروی كافی برخوردارند وهرگز تسلیم نخواهند شد ویك « سركه ای» مخصوص دور سر زنان را برایش فرستادند، یعنی كه ما شما را مرد به حساب نمی آوریم.
بعد از سقوط شهر، محمد رشید خان برای كاستن از وحشت ساكنان ومغلوبین دستوراتی صادر كرد وبه روسا وماموران دولت تامین جانی داد وشهر حالت عادی خود رااز سر گرفت.
محمد رشید خان بعد از تصرف بانه سقز را نیز بدون هیچ مخالفتی تصرف كرد وحكومت آنجا را به برادرش سپرد وپس از یك هفته به بانه باز گشت. عشایر اطراف سردشت كه از سقوط بانه وسقز آگاه شده بودند به منظور تصرف سردشت از محمد رشید خان كمك خواستند. مدافعین شهر چون از نزدیك شدن محمد رشید خان اطلاع پیدا می كنند مهمات خود را برداشته وبه سوی رود خانه سرازیر می شوند. اما در فاصله شهر و رود خانه دست از مقاومت برداشته واسلحه به زمین می گذارند وسردشت به دست عشایر می افتد.
در چهارم اردیبهشت ۱۳۲۱ ارتش وارد « كه لی خان » می شود وحومه بانه را به توپ می بندد. سرتیپ ارفع فرمانده ارتش برای اجتناب از جنگ علی آقای ایلخانی زاده را برای میانجیگری نزد محمد رشید خان فرستاد، كه به وساطت او قرار داد صلحی به صورت شفاهی بین عشایر بانه وارتش بسته شد. بر طبق این قرار داد عشایر بانه می بایست دست از تمرد وتجاوز بردارند وعملیات گذشته آنها از جانب دولت بخشوده شود وتا زمانی كه عشایر به تعهدات خود عمل نمایند تحت تعقیب وسركوبی قرار نگیرند وبرقراری وحفظ امنیت بانه تا میره ده به عشایر واگذار شد وبدین منظور دوایری در بانه به وسیله بیگزاده ها تشكیل گردید كه ماهیانه چهارده هزار تومان از دولت حقوق می گرفتند.
برای نخستین بار رادیو در سال ۱۳۲۲ بوسیله محمد رشید خان وسلیمان خان وارد بانه شد ومردم با اشتیاق هنگام كار كردن رادیو در اطراف خانه آنها جمع می شدند.
در خرداد ۱۳۲۳ محمد رشید خان چون اوضاع مریوان را نابسامان دید، به مریوان حمله وآنجا را تصرف كرد. او محمد امین خان برادرش را با عده ای سوار در آنجا گذاشت وخود به بانه باز گشت. با نقض قرار داد۱۳۲۱ توسط محمد رشید خان، سرتیپ هوشمند افشار مامور شد تا كار او را یكسره نماید. اوایل مهر۱۳۲۳ افشار وعده ای از عشیره تیله كو، رهسپار بانه شد ند. پیش از رسیدن افشاربه گردنه خان محمد رشید خان به اهالی بانه اعلام كرد كه بانه را تخلیه وبه دهات نقل مكان كنند؛ زیرا ممكن است در صورت شكست از نیروهای ارتش شهر را آتش بزند. او از بیگزاده های بانه برای مقابله با ارتش كمك خواست كه در جواب شنید:« آقای محمد رشید خان! شما اگر شكست بخورید، می توانید به روستاهای متصرفی خود در عراق برگردید ولی ما جایی برای پناه بردن نداریم». محمد رشید خان در جواب به آنها گفت:« من هم شهری برایتان باقی نمی گذارم تا بعد از من از آن استفاده كنید».
اهالی بانه كه از جدی بودن تصمیم محمد رشید خان اطمینان پیدا كردند، دو نفر از بزرگان شهر را نزد وی فرستادند تا او را از تصمیمش منصرف سازند. اما اودر جواب گفت ناراحت نباشید! در« داروخان» ملك شخصی خود شهر جدیدی برایتان می سازم. در هشتم مهر۱۳۲۳ محمد رشید خان تصمیم خود را به مرحله عمل درآورد ودستور داد شهر آتش زده شود. عده ای از تفنگچیانش از جمله« رستمه رش » و معدودی از بیگزاده های بانه مامور این كارشدند. یكساعت از شب گذشته شعله های آتش از محلات شهر به آسمان بلند شد .از بخت بد دهها پیت نفت متعلق به حاج محمد امین بختیاری در یكی از دكانهایش موجود بود. عاملین جنایت در دكان را شكسته وپیت های نفت را آورده به خانه ها پاشیده و آتش می زدند. در خلال آتش سوزی، محمد رشید خان، در تاكستانهای آربه با موضع گرفته وبا دوربین جریان حریق را نظاره میكرد.
صبح روز نهم مهر، شهر بانه به تلی از خاكستر تبدیل شد وجز مساجد وچند خانه كه شماره آنها از انگشتان دست تجاوز نمی كرد، خانه ای باقی نمانده بود، كه دود وزبانه آتش از آن برنخیزد؛ چون خانه های آن زمان بیشتر به هم چسبیده وسقف آنها تماماً با تیر چوبی و برگ درختان پوشیده شده بود. سرعت انتقال وتوسعه حریق زیاد بود؛ با آتش گرفتن خانه ای محله ای طعمه حریق واقع می شد. پس از اینكه عملیات سوختن شهر تقریباً پایان یافته تلقی می شد، نیروی ارتش به شهر وارد شد ومحمد رشید خان با ورود نیروی ارتش به شهر، كوه آربه با را ترك گفت.
سرتیپ هوشمند افشار پس از استقرار نیرو در شهر وحومه، با چند نفر از آوارگان تماس حاصل نمود وآنان را تشویق كرد كه به شهر باز گشته وبه نوسازی خانه هایشان بپردازند وبه متواریان خبر دهند كه از كمكهای دولت برای ترمیم ویرانیها برخوردار می شوند. از اردیبهشت ۱۳۲۴ عملیات بازسازی شهر آغاز گردید ودر عرض ده سال به صورت بهتری تجدید بنا شد.

مهاجرت یهودیان بانه:
با اعلام استقلال اسرائیل در سال ۱۹۴۸ میلادی وتقسیم فلسطین در سال ۱۳۲۷ شمسی ، یهودیان بانه كه حدوداً چهل خانوار بودند واكثراً به زرگری وبازرگانی مشغول بودند ومحله خاصی برای خود داشتند، به فكر مهاجرت به فلسطین افتادند ودر اواخر بهار۱۳۲۸خورشیدی به كلی بانه را ترك وبه فلسطین مهاجرت كردند.

 



           
7 بهمن 1391برچسب:, :: 0:7
raza rashid"رضاسيدرشيد"

سنندج (به کردی : سنه ، sine )  دومین شهر بزرگ کرد نشین ایران ، مرکز استان کردستان در غرب ایران است . نام سنندج دگرگون شدهٔ سنه‌دژ است و زبان مردم ، کردی سورانی اردلانی است. سنندج در ارتفاع 1450 تا ۱۵۳۸ متری از سطح دریا و در منطقهٔ کوهستانی زاگرس واقع شده و آب و هوای سرد و نیمه‌خشک دارد. این شهر از سمت غرب به کوه آبیدر ، از سمت شمال به کوه شیخ معروف ، از سمت جنوب به کوه سراج الدین ، محدود شده ‌است و در منطقه‌ای به ‌وسعت ۶/۳۶۸۸ هکتار گسترده شده‌است . جمعیت این شهر بر پایه سرشماری عمومی نفوس و مسکن سال ۱۳۸۵، برابر با ۳۱1۴۴۶ نفر است .

گفتنی است سنندج به لحاظ موقعیت جغرافیایی و فعالیت ‌های شهرسازی عصر صفوی و قاجار، از بافت شهری سنتی با ارزشی برخوردار است که بناهای مسکونی و عام‌المنفعه متعددی مانند حمام ، مساجد و بازار در آن باقی مانده است‌.و دارای محدودهٔ بافت تاریخی فرهنگی با وسعتی معادل ۱۱۲ هکتار است .

وجه تسمیه :

در گذشته به جای شهر سنندج فعلی شهری به نام «سیر» وجود داشت که این کلمه در فارسی به معنای «سی‌سر» است. سنندج (سنه یا سنه دژ) که از شهرهای کهن و مقدس است به آیین مهر و زرتشت در این بخش ایران باز می‌گردد. ارتباط این شهر و نواحی مجاور آن با اساطیر پهلوانی آریایی از اهمیت و قدمت این شهر حکایت می‌کند. شهر جدید سنندج در دوره صفوی و در روزگار شاه‌صفی در سال ۱۰۴۶ هجری قمری توسط «سلیمان‌خان اردلان‌» پایه گذاری شد.

پیشینه قبل از اسلام :

شهر در قدیم روی تپه بزرگی در کنار رودخانه قشلاق به نام «پیالکه توش نوذر» قرار داشته است ‌. شهر کهن «سنه‌دژ» در اثر زلزله و هجوم مغول ویران شد و تا زمان صفوی به صورت دهکده‌ای به حیات خود ادامه داد . مرکز حکومتی این شهر پس از ویرانی ، به قلعه حسن‌آباد منتقل شد . قلعه حسن‌ آباد که دژی ساسانی بود، نزدیک این شهر واقع بود و همواره به عنوان پادگانی برای حمایت از این شهر عمل می‌کرد. قلعه حسن آباد بر ‏فراز تپه ای به ارتفاع ۴۰۰ متر در جنوب روستایی به نام حسن آباد قرار گرفته‌است. به گفتهٔ باستان شناسان در جنگ‌های ایران و روم از این منطقه به نام یکی از بزرگ ترین دژها و پایگاه‌های مبارزه برای ایرانیان بوده‌است.این قلعه آثار دوران اشکانیان و ساسانیان می‌باشد و به نام مرکز حکومت غرب ایران کنونی بهره گیری می‌شده‌است . در نزدیکی قلعه حسن آبادگورستان عصر آهنی که بیشتر آثار عصر آهن ۲ و ۳ را که حدود ۱۲۰۰ تا ۸۰۰ قبل از میلاد است در بر دارد. آثار همراه اسکلت‌ها قطعات آهنی و مفرغی و سفال نخودی و خاکستری که مشخصه این دوره‌است میباشد.از جمله نکات قابل توجه فک بیشتر جمجمه جدا شده و سر یکی از اجساد در داخل ظرفی قرار داشت.اجساد شیوهٔ تدفین مشخصی ندارند و به همهٔ صورتها از جمله طاق باز و چمباتمه‌ای (جنینی) گور سنگی و ساده و مرکب و تدفین ثانویه میباشند.

پیشینه بعد از اسلام :

سنندج مدت چهار قرن تحت حکومت حکام موروثی خاندان اردلان بود که نسبت خود را به ساسانیان می‌رسانیدند.خانواده اردلان، به جز یک وقفه کوتاه، در سراسر دوره صفوی قدرت را در دست داشتند.

در سال ۱۱۴۶ هجری قمری ، کریم‌خان زند سنندج را ویران كرد و پس از یك دوره هرج و مرج ، «خسروخان اردلان» (مقلب به کبیر) در سال های ۱۱۶۸ تا ۱۲۴۰ هجری قمری در سنندج مستقر شد . آقا محمد خان قاجار ، به پاداش این شجاعت ، حکومت سنقر(کلیایی) را به او داد. از سال ۱۲۱۴ تا ۱۲۴۰ هجری قمری «امان‌الله خان اردلان» (کبیر) پسر «خسروخان» در سنندج حكومت كرد كه در این مدت اصلاحات زیادی برای آبادانی و عمران شهر سنندج به عمل آمد. امان الله خان کبیر، پسری به نام «خسروخان ناکام» (ناکام، چون جوان مرگ شد. تولد ۱۲۰۵، وفات ۱۲۴۰) داشت . او به خاطر توانایی اش در سواد و ادبیات ، مشهور و زبانزد بود. پس از او در زمان پسرش «رضا قلی»، جنگ و منازعات در میا خانواده اردلان گسترش پیدا کرد. برادر او «امان الله» (معروف به غلامشاه خان) در سال ۱۲۶۵ تا ۱۲۸۴ حکومت کرد که آخرین وارث حکومت اردلان ها در کردستان بود.

سنه پیش از سال ۱۰۴۶ هجری قمری روستای کوچکی بود که طا یفه‌ای به نام زرین کفش درآنجا به زندگی می‌پرداختند. تاریخ نگاران نیای این خاندان را که به لهجهٔ کردی« کوش زرین» گفته می‌شود را به طوس نوذرپهلوان نامدار شاهنامه نسبت می‌دهند . زرین کفشها دارای کلوت (کلاه) و شلایی (پارچه ایی سیاه که به گونه‌ای ویژه به دور کلاه پیچیده می‌شد) بودند و کفشهای گلابتون دوزی شده به پا می‌کردند که نشان شاهزادگی بوده، که به دلیل پوشیدن همین کفشها به زرین کفشها نامزد شدند.

شهر سنندج تقریبآ در نیمهٔ اول قرن یازدهم بنا شده‌است و به همین دلیل، جغرافی‌نویسان بعد از اسلام از این شهرذکری نکرده‌اند گرچه این شهر جدیدالبنیان است، اما چند گور بیش از نهصد ساله در قبرستان شیخان و وجود مدفن امامزاده پیرمحمد، و مدفن حضرت هاجر خاتون،در این شهر، همگی دلیل بر قدمت تاریخی آن است.

در سالهای ۱۳۰۰ تا ۱۳۲۰ شهر سنندج اهمیت خودرا در مقام حاکم نشین منطقه از دست می داد. با روی کار آمدن رضاشاه حکومت مرکزی توانست تا اندازه ای امنیت را در سر تا سر ایران تأمین نماید. در این زمان سنندج به عنوان مرکز سیاسی و اداری استان کردستان و مهمترین و بزرگترین شهر استان مطرح بود.

سنه دژ

 دژ سنندج در زمان قدیم

پس از انهدام قلعه حسن آباد، در سال ۱۰۴۶ هجری قمری در زمان حکومت شاه صفی، «سلیمان‌خان اردلان‌» پسر «تیمورخان اردلان» از بستگان مورد اعتماد شاه صفی به کردستان آمد، مرکز ایالت کردستان را از حسن آباد به سنندج انتقال داد و شهر سندج را در محل روستای سینه پی نهاد و دژ حکومتی را بر بالای تپه‌ای به بلندای ۲۰ متر در کنار روستای سینه که امروزه به باشگاه افسران معروف است ساخت و در بیرون و پیرامون دژ، خانه، گرما به و بازار و مسجدی ساخت و یک رشته کاریز نیز در دشت «سرنوی» پی نهاد و آب آنرا به شهر و میان قلعه آورد. دژی را که «سلیمان خان» بنا نهاد «سنه دژ» نامید که بر اثر گذشت زمان و تلفظ‌های گوناگون به «سنه دج» و سپس «سنندج» دگرگون شد . بنای اصلی آن از زمان خسروخان اول تا امان الله خان اول طول کشید . «حسنعلی خان اردلان»، والی سنندج در سال ۱۱۱۶ هجری قمری درمیان قلعهٔ حکومتی چند تالار و عمارت بنیان می‌کند و سپس مسجد و مدرسه‌ای بزرگ در شهر سندج بر پا می‌کند که دو منار بلند داشته‌است. این دو منار یک صد سال پا بر جا بود که در زمان «امان الله خان اردلان» والی کردستان که مردی سخت مذهبی و تندرو بود از جای در آمد و به جای آن مسجد و دو منار و باغی به نام فردوس ساخت.امان الله خان» قلعهٔ حکومتی را گسترش می‌دهد و تالاری بزرگ در آن می‌سازد و کف آنرا به گونه‌ای نیمه شفاف مفروش می‌کند. سپس تالار دیگری می‌سازد و تصویر پادشاهان بزرگ جهان همچون ناپلئون، امپراتور فرانسه و الکساندر تزار روسیه و چند تصویر از جنگهای بزرگ و نامدار را بر دیوار نقاشی می‌کند. در دورهٔ رضاخان یادمان‌های با ارزش دژ به دست «علی محمد بنی آدمی» ملقب به شریف الدوله از بین رفت.حوض مرمرینی که از سنگ یشم در دورهٔ «امان الله خان اردلان» ساخته شده و در دژ به کار رفته بود به تهران فرستاده شد و در کاخهای رضا خان به کار رفت.این دژ از نوع دژهای کاخهای حکومتی بود همچنین به دلیل اینکه در کوهستان ساخته شده بود به دژهای کوهستانی شبیه بود.این بنا که به دورهٔ صفوی باز میگردد دارای ویژگیهای شیوهٔ اصفهانی میباشد . برای حفاظت از قلعهٔ حکومتی و منازل خوانین و حکام ، دیواری بر گرد قلعه کشیده شد و ۴ دروازه به نامهای قلعه چوارلان (رو به غرب)، سرتپوله (رو به شمال)، عبد العظیم (رو به قبله) آقا رحیم (رو به شرق) ساخته شد. این دیوار به همراه ۴ دروازه محلهٔ میان قلعه را تشکیل میداد.

شهر سنندج ، مرکز استان کردستان با مساحت ۶/۳۶۸۸ هکتار در غرب ایران و در بخش جنوبی استان کردستان قرار دارد. مختصات جغرافیایی سنندج در موقعیت ۱۴ درجه و ۳۵ دقیقه عرض شمالی و ۴۶ درجه طول شرقی از نصف النهار گرینویقرار دارد و ارتفاع آن از سطح دریا بین ۱۴۵۰ تا ۱۵۳۸ متر در نقاط مختلف شهر متغیر است.

شهر سنندج از نظر طبیعی محصور بین تپه‌هایی در یک جام فضائی قرار گرفته‌است به طوریکه کوه‌ها و تپه‌های (آبیدر، کوچکه رش و توش نوذر) که ادامه سلسله جبال زاگرس هستند در اطراف این شهر کشیده شده‌اند . و در پاره‌ای از نقاط از جمله جنوب غربی و شمال شرقی رشد و گسترش شهر را محدود کرده‌اند. بخش‌های زیادی از شهر سنندج بر روی تپه‌هایی واقع شده.وضعیت توپوگرافی شهر و کوه‌های اطراف آن باعث گردیده‌است که شهر به صورت طبیعی در یک دره نسبتاً مسطح محصور گردد و قطعاً شکل گیری در جهات دیگری گسترش پیدا کرده‌است و همچنین شکل گیری شبکه معابر و خیابان‌های اصلی و فرعی ، کوچه‌ها و محلات بر حسب شیب زمین بوده و حتی بیشتر قسمت‌های شهر،ساختمان‌ها به صورت پله بندی و تراس بندی استقرار یافته و غیر از محلات نو ساز (چون اکثر شهرک‌های تازه ساخت اطراف شهر) اغلب کوچه‌ها باریک و پر پیچ و خم و پله‌ای می‌باشند. رود قشلاق به طول ۹۵ کیلومتر از سه کیلومتری مشرق سنندج عبور می‌کند.امروزه حجم آب دهی رود قشلاق به دلیل گسترش و توسعه فیزیکی شهر و کمبود نزولات جوی به شدت پایین آمده‌است. از کوه‌های سنندج میتوان به کوه آبیدر،کوچسار، شیخ معروف، مسجد میرزا، ملاکاوو، چرخ لان و سراج الدین اشاره کرد. فاصله شهر سنندج تا تهران ۵۱۲ کیلومتر می‌باشد همچنین از طریق مریوان ۱۴۰ کیلومتر با خط مرزی نیز فاصله دارد .

آب و هوای شهر سنندج سرد و نیمه‌خشک است و در فصل بهار و تابستان هوای دلپذیر دارد . متوسط دمای سنندج در بهار ۱۵،۲۰، در تابستان ۲۵ ، ۲۰، در پاییز ۱۰،۴۰ و در زمستان ۱ ، ۶۰ درجهٔ سانتی‌گراد است . حداکثر دما در تیر حدود ْ۴۴ و حداقل آن در بهمن ، ْ۵ ،۱۳- درجهٔ سانتی‌گراد است . بارندگی سالانه به طور متوسط ۳،۴۹۷ میلیمتر بوده و حداکثر روزانه ، ۶۱ میلیمتر است .

دولت صفوی توجه خاصی به شهر سنندج به عنوان مرکز ایالت کردستان اردلان داشت همین مسئله موجب شد که زمینه حضور هنرمندان و معمارانی برجسته از اصفهان به این شهر فراهم گردد و در نتیجه معماری سبک اصفهانی که با اقلیم سنندج هم همخوانی و انطباق داشت به طور چشمگیری در این شهر گسترش یافت و عمارات با شکوهی از جمله کهن دژ و ساختمان‌های داخل آن و بازار سنندج با پلانی مستطیل شکل که کاملاً تحت تاثیر معماری بازار پیرامون میدان نقش جهان اصفهان بود ساخته شد،یکی از زیبا ترین چهار باغ‌هایی که در ایران پس از چهار باغ اصفهان ساخته شد ، چهار باغ سنندج در شمال بازار بود،این چهار باغ در دوره قاجار به محله مسکونی چهار باغ تبدیل شد البته تاثیر سبک معماری اصفهان در دوره زندیه و قاجاریه هم تداوم یافت و چهار باغ و عمارت خسرو اباد که یکی از چهار باغ‌های زیبای ایران است در جنوب غرب سنندج ساخته شد که اکنون عمارت خسرو اباد و بخشی از چهار باغ آن باقی مانده‌است .

از عمارت و خانه‌های تاریخی شهر سنندج می‌توان به عمارت خسروآباد، عمارت مشیر دیوان، عمارت امجدالاشراف، عمارت وکیل الملک، عمارت احمدزاده، عمارت سرهنگ آزموده اردلان، عمارت ملا لطف الله شیخ الاسلام، عمارت ملک التجار، مجموعه عمارت شیخ محمد باقر غیاثی، عمارت سالار سعید (موزه سنندج)، عمارت آصف وزیری (خانه کرد)، خانه پیر مرادی، خانه معمار باشی ، خانه آیت‌ الله شیخ محمد مردوخ کردستانی، خانه گله داری و خانه مجتهدی اشاره کرد.

حمام ها :

از حمام‌های تاریخی سنندج می‌توان به حمام شیشه ، حمام خان ، حمام صلاحی ، حمام عبدالخالق ، حمام عمارت آصف ، حمام عمارت ملالطف الله شیخ الاسلام ، حمام وکیل الملک، اشاره کرد.

جاذبه‌های مذهبی

از مکان‌های مذهبی سنندج می‌توان به مسجد و زیارتگاه هاجره خاتون ، مسجد خورشید لقا خانم ، مسجد دارالاحسان ، مسجد دارالامان ، مسجد رشید قلعه بیگی ، مسجد وکیل ، مسجد وزیر ، امامزاده پیرعمر سنندج ، امامزاده پیرمحمد ، مقبره شرف الملک ، مقبره شیخ محمد باقر غیاثی و کلیسای سنندج اشاره کرد .

جاذبه‌های طبیعی :

استان کردستان از طبیعتی زیبا برخوردار است و جنگل بخشی از زیبایی‌های استان را شکل بخشیده‌است . جنگل‌های استان دراطراف شهرهای بانه و مریوان واقع شده و بعد از جنگل‌های شمال کشور در درجهٔ دوم اهمیت قرار دارد.معروف ترین درختان جنگلی این جنگل‌ها بلوط ، گلابی، زبان گنجشک (ون)، گردو، سیب وحشی، پسته وحشی ، زالزالک، آلبالو جنگلی، بادام تلخ، افرا و درخت‌ هایی مانند گز و بید وحشی در کنار رودخانه‌است.از جاذبه‌های طبیعی میتوان جنگل‌های اطراف سنندج که مساحت آن حدود ۷۸۰۰۰ هکتاراست و در جنوب سنندج واقع شده‌اند، پارک جنگلی آبیدر،پارک ملت نام برد.

 باغ سازی نزد ایرانیان سابقه دیرینه‌ای دارد.در این میان چهار باغ به خاطر چهار عنصر مقدس و گردونه زندگی، از اهمیت خاصی برخوردار بود.

 باغ سازی در کردستان به دلیل علاقه مندی والیان کردستان به سبک معماری ایرانی و باغ سازی ایران، رونق و گسترش یافت. از چندین چهار باغ، اکنون فقط نام برخی از آنها در کردستان باقی مانده‌استبرخی از باغ‌های این شهر عبارت است از باغ امیریه، باغ امانیه و چهارباغ خسروآباد که یکی از زیبا ترین چهار باغ‌هایی که در ایران پس از چهار باغ اصفهان ساخته شد بود .این باغ که دقیقاً به وسیله چهار خیابان به چهار قسمت تقسیم شده بود، تا حدود سال ۱۳۴۵ نیز موجود بود، اما شهر سازی جدید موجب شد تا به جای آن خانه‌هایی که اکنون پیرامون این عمارت وجود دارند، احداث شوند . جز درختان پیرامون عمارت و جوی آب مرکزی، دیگر عناصر چهار باغ از بین رفته و بسیاری از درختان و حوضچه‌ها نابود شده‌اند.

از دیگر جاذبه‌های سنندج میتوان به بازار سنندج، بازار سرتپوله، پل قشلاق، سد وحدت، ساختمان شهرداری، موزه سنندج و موزه تاریخ طبیعی اشاره کرد.

مردم :

اکثریت ساکنان سنندج ، کرد زبان هستند که به لهجه اردلانی از گویش سورانی تکلم می کنند. دین مردم سنندج اسلام و اکثریت آنها پیرو مذهب تسنن از شاخه شافعی می باشند، درصدی نیز پیرو مذهب تشیع هستند . اقلیت های مسیحی (کاتولیک) و کلیمی نیز وجود دارند که طی چند سال گذشته از کشور مهاجرت کرده اند. مدارس آلیانس در سال ۱۳۱۶ هجری قمری در سنندج مانند شهر های همدان ، اصفهان ، شیراز و کرمانشاه که بیشترین تعداد یهودیان را داشتند ، تاسیس شدند . یک محله کامل برای یهودیان وجود داشته و قسمت اعظم تجارت منطقه را در دست داشتند.در زمان‌های قدیم ، ۳ یا ۴ کنیسه وجود داشت ولی هم اکنون دو کنیسه فعال است . یک کنیسه قدیمی هم در سنندج وجود دارد که در حدود ۱۵۰ سال قدمت دارد. در کنیسه سنندج ، می‌توان قدیمی‌ترین نسخه سفر تورات را یافت ، که ناب ‌ترین پوست آهو را داراست و جوهر آن از جوهر چینی است . شغل یهودیان قدیمی در سنندج ، پارچه‌فروشی و خرازی بوده است . هم‌چنین ، بعضی از بناهای قدیمی سنندج ، کار یهودیان قدیمی سنندج است .

جمعیت :

جمعیت شهر سنندج در سال ۱۳۳۵ برابر با ۴۰،۶۴۱ نفر با ۷،۹۰۰ خانوار بوده‌است[۱۲]. در سال ۱۳۴۵ جمعیت شهر به ۵۴،۵۷۸ نفر و ۱۵،۱۰۶ خانوار رسیده‌است. نرخ رشد جمعیت در این دوره ۲٫۹۹ درصد بوده‌است که در مقایسه با نرخ رشد سایر مراکز استان‌ها در کشور نرخ رشد بالایی می‌باشد. براساس سرشماری عمومی نفوس و مسکن سال ۱۳۸۵ خورشیدی، جمعیت شهر سنندج در این سال بالغ بر ۳۱۱٬۴۴۶ نفر بوده که از این تعداد ۱۵۹٬۱۲۷ نفر مرد و ۱۵۲٬۳۱۹ نفر زن بوده‌اند. همچنین تعداد خانوارهای ساکن این شهر، ۸۱٬۳۸۰ خانوار بوده‌است.

فرهنگ و هنر :

کردستان از دیرباز مهد فرهنگ و هنر ایران بوده است ودارای فرزانگان و فرهیختگان زیادی بوده و هست. از جملهٔ مشاهیری در سنندج زاده شده‌اند، می‌توان به مستوره اردلان شاعر، نویسنده و تاریخ ‌نگار، استاد عبدالحمید ملک الکلامی کردستانی از خوشنویسان بنام ایران، استاد برهان الدین حمدی عارف ، مدرس ، شاعر و دانشمند ، مرحوم استاد حسن کامکار موسس گروه موسیقی کامکار ، گروه کامکارها یکی از برجسته‌ترین گروه‌های موسیقی کردی و ایرانی، بهروز غریب پور نويسنده و كارگردان ، دکتر قطب الدین صادقی نویسنده، کارگردان و مترجم، عباس کمندی خواننده، آهنگساز و دوبلور، هادی ضیاء الدینی نقاش و مجسمه ساز که بیشتر مجسمه های میادین و پارکهای سنندج از آثار خلق شده به دست ایشان است.

 سنندج یکی از مراکز مهم قالی‌بافی ایران است که قالی‌های آن به صورت بسیار ظریف و تک‌پود با گره متقارن بافته می‌شود فرش‌های سنندج دارای زیبایی و استحکام خاصی هستند.سنندج مرکز قالی‌بافی استان کردستان به شمار می‌آید و از قالی‌های قدیمی این شهرستان انواع بته جقه ها را می توان نام برد مانند بته جقه چارکی، جقه دو گره ای، جقه توپی و نقش‌های دیگری بنام گل میرزا علی، گل و بلبل و غیره. امروزه به علت نبودن رنگ‌های طبیعی بافت ان ها مشکل است نقشه های فعلی قالی بافی در سنندج سه ترنج، کلاه فرنگی و ماهی در هم را شامل می شود. قالیبافی و پیشرفت آن در سنندج را تا حد زیادی باید مرهون خوانینی بود که در سده های قبل در آنجا حکومت می کرده اند و از این هنر و سایر هنرها حمایت می کرده اند.          

** شهر سنندج دارای نیروگاه سیکل ترکیبی و کارخانه‌های متعدد است.

شرکت تراکتورسازی کردستان نیز که در سنندج مستقر است در تاریخ ۱۵/۴/۸۴ به ثبت رسیده‌ است و در حال حاضر تراکتورهای موردنیاز استان‌های غرب ایران را تأمین می‌کند.

صنایع کارخانه‌ای نساجی ، کفاشی ، چرم‌سازی ، تولید شیر پاستوریزه ، کاغذسازی، تولیدات شیمیایی، تولیدات برق و الکترونیک و فلزی، تولیدات کانی غیر فلزی، فرآورده‌های غذایی و داروسازی از جمله صنایع شهرستان سنندج هستند . در این شهرستان معادن زیادی نیز وجود دارد که به علت مرغوبیت جنبه صادرات دارند.

شهر سنندج دارای فرودگاهی به نام فرودگاه سنندج است. واحد سوختگیری این فرودگاه در زمینی به مساحت هفت هزار متر مربع احداث شده که دارای پنج مخزن و دو واحد ذخیره‌سازی است و (در سال ۱۳۸۸ خورشیدی) در طول روز سوخت شش فروند هواپیما را تامین می‌کند.

شهر سنندج یکی از مراکز مهم قالی‌بافی ایران است که قالی‌های آن به صورت بسیار ظریف و تک‌پود با گره متقارن بافته می‌شود.

سد مخزنی وحدت (قشلاق) ، که در ده کیلومتری شمال شهر بر رودخانه قشلاق احداث شده و دریاچه وحدت را به وجود آورده‌است، آب آشامیدنی اهالی سنندج را تأمین می‌کند.

مجتمع پتروشیمی کردستان در جاده سنندج ، کرمانشاه و در فاصله ۶ کیلومتری روستای «سرنجیانه» سنندج ساخته خواهد شد و بزرگ‌ترین واحد صنعتی این شهر به شمار می‌رود. مجتمع پتروشیمی کردستان، یکی از ۸ مجتمع پتروشیمی است که در مسیر خط لوله اتیلن غرب، در استان‌های غربی ایران ساخته می‌شود .



           
7 بهمن 1391برچسب:, :: 0:7
raza rashid"رضاسيدرشيد"

واژه ؛هه لپه رکی ؛از کلمه هه لپر به معنی جنبش و تکان و در اصل به معنی حمله کردن است که نمادی ازحرکات جنگی است ...

كه از گذشته های دور به یا د گار مانده است و چیزی فراتر از رقص عا دی  است.رقص های كردی یكی از سنتهای د یرینه و یا د گا رهای ارزشمند آریا یی   ها ست.كه در میان ملت کرد همچنان محفوظ ما نده وحتی دررقص های سنتی بعضی از اقوام همجوار همچون آشوری ها تا ثیر كرده است . بی گمان تا ریخچه این حركات مربوط به هزاره های دوم و سوم قبل از میلاد مسیح است اما تاریخ مشخص و چگونگی ایجاد آ ن در این باره وجود نداردیك كتیبه سنگی در قلعه ((هه پیر))وجود دارد كه متعلق به هزاره اول قبل از میلاد است . روی این كتیبه تصویریك سرنا و دهلو تعدادی كه به نظر می رسد در حا ل اجرای حركا ت موزون هستند روی سنگ حك شده است این كتیبه كهن سند مهمی در تاریخی بودن این حركا ت موزون در كردستا ن است . حكیم عمر خیام در نوروز نامه خود مینویسد" فریدون كرد "روزی كه ضحا ك را اسیر كرد وایران را از شر او نجا ت داد مردم آن را جشن گرفتند . واین مهم دلیل دیگری بر یكپارچگی آن مردم و جشن دسته جمعی در میا ن آنا ن می با شد .حركا ت "هه لپه ركی" در چها ر نوع مراسم عرفا نی مذهبی شا دی و عروسی عزا و غم اجرا میشود .اما رقص های فولكلور كردی عبا رتند از :چه پی یا چوپی- سی پی - روینه - گه را نه وهكه مخصوص شكا ك است .دووپی یی- داغه كه ویژه كردستان تركیه است .گه ریان - پشت پا - فه تاح - فه تا پاشایی- خانه میری -سی جار - شه لان -زه نگی - و چه مه ریواما فلسفه این حركا ت شكل بخصوصی كه این "هه لپه ركی "دارد.این رقص به صورت دسته جمعی انجام می شود و در دست نفر اول كه به عنوان رهبر و پیشوای گروه و نفر آ خر "چوپی "دستمالی است كه به جای شمشیر استفاده میشود .و نظم و انظباط گروه را هم بر عهده دارد .امروزه به علت پیشرفت و پیچیدگی در سبك زندگی از دستمال سفید به جای شمشیر و سپر استفاده میشود همان طور كه ذكر شد از دستمال سفید بیشتر استفاده م شود كه نشانه صلح و آشتی با اقوام دیگر است .

چنانكه می بینیم در اكثر پرچم های جهان رنگ سفید وجود دارد .دستمال داشتن رهبر و نفر آخر نشاندهنده برابری بوده و دست همدیگر را گرفتن هم نشانه اتحاد گروه است.

"ره ش به له ك "یا رقص زن و مرد با هم به معنی مانند برادر و خواهر بودن است .

كوبیدن پا بر زمین به این معنی است كه این خاك موطن من است .

هورای هنگام مراسم در حین حركات به منظور ترساندن دشمن است .

نشستن در هنگام رقص نشانه تسلیم برای جمع منفور است .

یكسری مقا م ها هم وجود دارند كه در این مراسم استفاده میشوند .هوره كه از نظر لغوی از واژه خور به معنای خورشید گرفته شده مورد استفاده گا تو های زرتشتی و در مراسم راز و نیاز با خداوند بوده است.خا نه میری كه مخصوص خوانین بوده كه آنرا در پشت بام ها به سبك آرام وملایمی برگزار می كردند تا باعث سر و صدا در خانه نشود .رقص "هه لپه ركی" در مناطقی مثل چهار محال بختیاری و تركمن صحرا و غیره انجام میشود ولی در این مناطق علاوه بر دستمال چوب بازیهم دخیل است . یك نوع رقص دیگر هم بنام خنجر در تركمن صحرا وجود دارد كه به دوران پیش از اسلام بر میگردد.از دور كه به دسته هه لپه ركی نگاه میكنیم آنرا به صورت یك زنجیره جوش خورده می بینیم .احساس همه افراد در نفر اول " سرچوپی " جمع و برجسته میشود . گاهی دیده می شود در بعضی مناطق تیر اندازی می كنند یا با یك خنجردر میدان بازی می كنند . یا فریاد میزنند و یا دستمال قرمز را تكان میدهند كه بی شك این همه نشانه بر افراشتن پرچم است.در" چه مه ری "كه در هنگام غم و مرثیه انجام میشود افراد شركت كننده تفنگ به دست می گیرند و یا خنجر به كمر می بندند قدمت هه لپه ركی و چه مه ری خیلی زیاد است و مربوط به چند سال قبل و یا مربوط به یك منطقه خاص و یا یك فر د خاص نبوده بلكه مربوط به دوره ای است كه تسلط هنری توانسته است آنرا به تمام جامعه كل حاكم كند . 

در ارتباط با این تسلط هم می توان یك تسلط عمومی مذهبی بر خلق این نوع هه لپه ركی را داشت چو ن این حركات هماهنگ و متحد در هه لپه ركی، سر بر داشتن به طرف آ سمان، همه با هم نشانه یك گونه پرستش را به خاطر می آورد . حركات هماهنگ و دسته جمعی پا ها مخصوصا" در هه لپه ركی سحاپییا " ره پا " مخصوصا" كار كشاورزی را به یاد می آورد كه مردم رابه  شخم زدن زمین ها كشت و كار و در یكجا ماندن و ایجاد روستاو شهرك و شهر ها را میخواند.

 

 

 



           
7 بهمن 1391برچسب:, :: 0:7
raza rashid"رضاسيدرشيد"
درباره وبلاگ


وچه ساده با گریستن خویش زاده می شویم و چه ساده با گریستن دیگران از دنیا می رویم و میان این دو سادگی معمایی میسازیم به نام زندگی"رضاسيدرشيد"
آخرین مطالب
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان سولاكانsoolakan و آدرس soolakan.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.